معرفی دیوید بری (David Berry)
دیوید بری، کارآفرین و مخترع برجسته آمریکایی، با نگاهی عمیق به علم و تحقیق، به دنبال ایجاد تغییرات مثبت در جامعه است. او در ۱۰ فوریه ۱۹۷۸ در مانت کیسکو، نیویورک به دنیا آمد و از سنین کودکی به ساخت و ساز و آزمایش علاقهمند بود. این علاقه به نوآوری و اختراع او را به مسیرهای علمی و تحقیقاتی هدایت کرد. بری تحصیلات خود را در مؤسسه فناوری ماساچوست (MIT) ادامه داد و مدرک کارشناسی خود را در علوم مغز و شناخت و دکترای خود را در مهندسی زیستی دریافت کرد. او همچنین مدرک پزشکی خود را از برنامه علوم و فناوری سلامت هاروارد-امآیتی گرفت. در دوران تحصیل، او به تحقیق در زمینه هپارین و پروتئین فاکتور رشد فیبروبلاست (FGF2) پرداخت و موفق به توسعه پروتئینی به نام dFGF2 شد که میتواند به طور مؤثری به قربانیان سکته مغزی کمک کند.
دیوید بری به عنوان یک نوآور، به بررسی چالشهای بزرگتری مانند درمان سرطان نیز پرداخته است. او با ایجاد ترکیبات هپارین-پلیمر، به دنبال راهحلهایی برای حمله به سلولهای سرطانی بدون آسیب به بافتهای سالم بود. هدف او همواره بهبود کیفیت زندگی مردم و انتقال دستاوردهای علمی به دنیای واقعی بوده است. در سال ۲۰۰۵، دیوید به فلگشیپ ونچرز (Flagship Ventures) پیوست و همچنان بر نوآوری، کارآفرینی و سرمایهگذاری در علوم زیستی و پایداری تمرکز دارد. او در سال ۲۰۱۴ به عنوان یکی از رهبران جوان جهانی از سوی مجمع جهانی اقتصاد انتخاب شد و در سال ۲۰۰۷ نیز به عنوان یکی از ۳۵ نوآور برتر زیر ۳۵ سال معرفی گردید.
آغاز سخنرانی دیوید بری درباره جمعآوری سرمایه برای فناوریهای عمیق
دیوید بری ابتدا از تجربیات خود میگوید. او حدود ۱۸ سال در شرکتی به نام فلگشیپ کار کرده است. فلگشیپ شرکتی است که به ساخت و سرمایهگذاری در شرکتهای جدید میپردازد. وقتی او به این شرکت پیوست، آنها در حال سرمایهگذاری در شرکتهای فناوری و علوم زندگی بودند. یکی از نکاتی که او یاد گرفته این است که وقتی به عنوان سرمایهگذار وارد میشود، باید با دیگر سرمایهگذاران برای جذب بهترین فرصتها رقابت کند. به عنوان مثال، در مرحله اول جمعآوری سرمایه (سری A)، اگر یک معامله خوب باشد، او حدود ۳۰ درصد از مالکیت شرکت را به دست میآورد. اما هرچه بیشتر سرمایهگذاری کند، کنترل و سهم او از شرکت به سرعت کاهش مییابد.
این تجربیات به او کمک کرده تا بهتر بفهمد چگونه باید یک شرکت را بسازد و پول جذب کند. او بهخصوص در اوایل دهه ۲۰۰۰ به یاد میآورد که در آن زمان صحبت درباره بازدههای ۱۰ برابر یا ۵ برابر چندان رایج نبود. در آن زمان، بیشتر درباره افزایشهای کوچک مانند ۱۰ درصد یا ۲۵ درصد صحبت میشد و او متوجه شد که ریسک و پاداش در آن شرایط چندان سودآور نیست. این تجربیات باعث شد او به این فکر کند که اگر بخواهد شرکتهای خود را درون یک شرکت سرمایهگذاری ایجاد کند، چه اتفاقی میافتد. به این معنی که او هم سرمایه خود را دارد و هم ایدههای خود را.
فرایند جذب سرمایه برای شرکت فلگشیپ
در نهایت، او و تیمش تصمیم گرفتند یک پلتفرم بسازند که به آنها اجازه میدهد به طور سیستماتیک و قابل تکرار شرکتهایی را از ابتدا ایجاد کنند. این فرآیند چهار مرحلهای است. ابتدا با یک مرحله اکتشاف شروع میشود، سپس به ساخت یک شرکت پروتوتایپ میرسد، بعد به یک شرکت جدید تبدیل میشود و در نهایت به یک شرکت رشد یافته تبدیل میشود. او به فرآیند تحقیق و بررسی یک سوال بزرگ اشاره میکند. در این فرآیند، اهمیت سوال کمتر از آن چیزی است که به نظر میرسد، زیرا هدف اصلی جدا کردن حقیقت از باورها و نظرات عمومی است.
در این مورد، بری نکاتی را بیان میکند:
سوال بزرگ: شروع فرآیند با یک سوال بزرگ که میتواند هر موضوعی باشد.
اهمیت فرآیند: فرآیند تحقیق و گفتگو با دیگران در طول شش هفته برای درک بهتر موضوع و جمعآوری اطلاعات.
گفتگو و تحقیق: خواندن منابع مختلف و صحبت کردن با افراد برای جمعآوری نظرات و اطلاعات.
انتقاد از همراستایی: اشاره به این نکته که در بسیاری از متون، افراد به جای بیان حقیقت، سعی میکنند نظرات دیگران را تکرار کنند تا جلب توجه کنند، که این امر میتواند منجر به اشتباهات شود.
او با ارائه مثالهایی، نشان میدهد که بسیاری از باورها ممکن است براساس اطلاعات ناقص یا نادرست شکل گرفته باشند:
نخستین مثال به باور عمومی اشاره میکند که ما تنها ۳ تا ۱۰ درصد از مغزمان را استفاده میکنیم. این باور به آزمایشاتی برمیگردد که حدود ۱۵۰ سال پیش توسط دانشمندان آلمانی بر روی موشها انجام شد و نتایج آن به اشتباه تعمیم داده شده است. بری بیان میکند که این موضوع به قدری در فرهنگ عمومی ریشه دوانده که اکنون به کودکان نیز آموزش داده میشود.
در مثال دوم، بری به ارتباط بین جهشهای ژنتیکی و سرطان اشاره میکند. در حالی که بسیاری از افراد این را به عنوان یک حقیقت میپذیرند، او توضیح میدهد که برخی انواع سرطانها، به ویژه سرطانهای وابسته به سنین کودکی، هیچ تغییر ژنتیکی ثبت شدهای ندارند. این نکته به چالش کشیدن یک باور رایج در علم است و نشان میدهد که درک ما از علت سرطان هنوز ناقص است.
در ادامه بری تأکید میکند که هدف از تحقیق، مقابله با علم نیست، بلکه درک حقیقت و شفافسازی ایدههاست. این شامل ایجاد فرضیههایی است که باید آزمایش شوند. همچنین، او به اهمیت نقد و بازخورد از دیگران اشاره میکند و میگوید که این بازخورد میتواند به بهبود ایدهها کمک کند و به ما اجازه میدهد که بارها و بارها ایدههای خود را اصلاح و تکرار کنیم.

مراحل اولیه در مسیر جذب سرمایه برای فناوریهای عمیق
در فرآیند کارآفرینی، پس از جمعآوری اطلاعات و شناسایی مشکلات بالقوه، کارآفرینان به مرحلهای میرسند که میتوانند فرضیهای را شکل دهند. این مرحله به نام “پروتکل” شناخته میشود و شامل آزمایش فرضیه و تلاش برای رد آن است. این فرآیند به کارآفرینان کمک میکند تا نقاط ضعف ایدههای خود را شناسایی کرده و از خطرات احتمالی جلوگیری کنند.
نکات کلیدی در این مرحله عبارتند از:
- اهمیت پرسشگری: کارآفرینان باید بدون ترس به پرسیدن سوالات حیاتی بپردازند که ممکن است به شکست ایدههایشان منجر شود. اجتناب از این سوالات میتواند خطرناک باشد.
- مدیریت تیم: مفهوم “NCO” یا سازمان جدید شرکتی شامل مدیریت یک تیم خاص برای دستیابی به نقاط عطف کلیدی در مدت معین (مثلاً ۱۸ ماه) است.
- تجربه جادویی: معمولاً در حدود ۹ ماه پس از آغاز فرآیند، یک “تجربه جادویی” رخ میدهد که میتواند به پیشرفت شرکت کمک کند.
- روایت موفقیت: کارآفرینان معمولاً روایتهایی از موفقیتهای خود ارائه میدهند که ممکن است واقعیت چالشها و تغییرات غیرمنتظره را نادیده بگیرد.
- برنامهریزی برای آینده: داشتن یک دیدگاه روشن و برنامهریزی برای آینده بسیار مهم است تا ریسکها کاهش یابد و بازدهی مناسبی حاصل شود.
این نکات میتوانند به کارآفرینان در فرآیند توسعه ایدهها و مدیریت چالشها کمک کنند.
دیوید بری بیان میکند که هر بنیانگذار واقعی میداند که ایدهاش ممکن است اشتباه باشد. این واقعیت را بنیانگذاران موفق قبول میکنند و سریعتر از دیگران متوجه میشوند که چه چیزی در ایدهشان نادرست است و چگونه میتوانند آن را اصلاح کنند. آنها به سیگنالها و نشانههای بازار توجه میکنند تا بفهمند چرا ایدهشان ممکن است مشکل داشته باشد و چه راه حلی میتواند مناسب باشد.
این یک انتقاد نیست، بلکه واقعیتی است که وقتی یک ایده را بدون هیچ سیگنال یا بینش بازار شکل میدهید، نمیتوانید آن را به درستی توسعه دهید. او به این موضوع به عنوان یک چارچوب نگاه میکند که اگر بنیانگذاران این واقعیت را بپذیرند، میتوانند شرکت خود را به شیوهای متفاوت بسازند.
مراحل توسعه شرکت فناوری عمیق نوپا و جذب سرمایه در آن
در ادامه سخنانش، بری به مراحل توسعه یک شرکت نوپا (NewCo) و انتقال آن به مرحله رشد (شرکت رشد) میپردازد. نویسنده توضیح میدهد که در مرحله NewCo، هدف اصلی پیدا کردن یک “سیگنال جادویی” در حدود ۹ ماه است. این سیگنال به بنیانگذاران کمک میکند تا بفهمند چه تغییراتی باید در ایده یا محصول خود ایجاد کنند تا به موفقیت برسند.
پس از شناسایی این سیگنال و اعمال تغییرات لازم، شرکت به مرحله رشد منتقل میشود. در این مرحله، او به چند اقدام کلیدی اشاره میکند:
وارد کردن مدیرعامل خارجی: در مرحله رشد، یک مدیرعامل از خارج به شرکت اضافه میشود تا به هدایت و مدیریت بهتر کمک کند.
جذب سرمایه خارجی: در این مرحله، شرکت نیاز به تأمین مالی از منابع خارجی دارد. بری بر اهمیت این نکته تأکید میکند که این تأمین مالی بهطور داخلی انجام میشود و به درسهایی که از جمعآوری سرمایه آموخته شده، اشاره میکند.
قدرت کنسرسیوم: کنسرسیوم یا گروه سرمایهگذاران به اندازه ضعیفترین حلقهاش قوی است. این بدان معناست که اگر یکی از اعضای گروه ضعیف باشد، کل گروه تحت تأثیر قرار میگیرد.
یافتن سیگنالهای کلیدی، تغییرات لازم در ایده، و جذب منابع انسانی و مالی مناسب در مراحل مختلف رشد یک شرکت اهمیت ویژهای دارد.
چالشها و استراتژیهای مرتبط با جذب سرمایه در شرکت نوپا
در ادامه بری به چالشها و استراتژیهای مرتبط با جذب سرمایهگذاری و مدیریت کنسرسیوم سرمایهگذاران در مراحل رشد یک شرکت نوپا میپردازد. بری توضیح میدهد که وقتی یک گروه از سرمایهگذاران وجود دارد و یکی از آنها در وضعیت مالی بدی قرار دارد، این وضعیت میتواند بر تصمیمگیریهای سرمایهگذاری تأثیر بگذارد. اگر یکی از سرمایهگذاران با فرضیه سرمایهگذاری خود مغایرتی در پروژه ببیند، ممکن است از سرمایهگذاری در دور بعدی خودداری کند.
کارآفرینان باید با فرضیههای سرمایهگذاری که به سرمایهگذاران ارائه میدهند، سازگار باشند. در غیر این صورت، ممکن است سرمایهگذاران از پروژه کنار بروند. او به این نکته اشاره میکند که باید ضعیفترین حلقهها را در معرض مشکلات قرار نداد و به جای آن، ابتدا مشکلات را شناسایی و اصلاح کرد و سپس به جذب سرمایهگذاران پرداخت.
مرحله رشد شرکت نیز بسیار مهم است و باید به تاخیر بیفتد تا زمانی که یک مدیرعامل خارجی وارد شود و ارزش پیشنهادی واضحی برای ارائه به بازار وجود داشته باشد. نویسنده بیان میکند که از سال ۲۰۰۹ به توسعه یک مدل خاص پرداختهاند که در آن از تأمین مالی خود برای سری A استفاده میکنند. این کار به آنها اجازه میدهد تا ۱۰۰ درصد از سهام را در اختیار داشته باشند و قدرت بیشتری برای کارآفرینی داشته باشند.
برای موفقیت در مسیر شرکتها، مدیریت سرمایهگذاران، سازگاری با فرضیههای سرمایهگذاری و استراتژیهای تامین مالی بسیار مهم است.
تجربه دیوید بری در مورد جذب سرمایه برای شرکت فناوری عمیق
دیوید بری در مورد تجربهاش در تأسیس و مدیریت شرکت “وال” که به دنبال استفاده از فناوریهای هوش مصنوعی برای بهبود فرآیند کشف و توسعه داروهاست، صحبت میکند. این شرکت چهار سال و نیم پیش تأسیس شده و هدفش ساخت داروهای بهتر و سریعتر برای بیماران است. بری به این نکته اشاره میکند که در هر صنعتی، با رسیدن به یک آستانه خاص از دادهها، امکان بازنویسی تکنولوژی آن صنعت فراهم میشود. او معتقد است که از سال ۲۰۱۹ به بعد، صنعت داروسازی به دلیل پیچیدگی دادهها، شرایط مناسبی برای تغییرات بنیادی پیدا کرده است.
او همچنین چالشهای جمعآوری سرمایه را توضیح میدهد و میگوید که اولین قدم برای تأسیس “وال” جمعآوری ۱۰۰ میلیون دلار بوده است. این کار بر اساس یک پاورپوینت انجام شده و آنها چشمانداز خود را به سرمایهگذاران ارائه دادهاند. با توجه به ارزش تحقیق و توسعه در صنعت داروسازی که حدود ۲۷۵ میلیارد دلار است و بازار دارویی ۱.۲۵ تریلیون دلاری، ارزش بازار شرکت آنها حدود ۵۰۰ میلیارد دلار تخمین زده میشود.
بری تأکید میکند که در مراحل اولیه، جمعآوری سرمایه بیشتر به ارائه دیدگاه و ایده مربوط میشود تا شواهد علمی. او میگوید که در روزهای اولیه هیچ مدرکی برای اثبات موفقیت وجود ندارد و ریسک سرمایهگذاری بالاست، بنابراین داشتن یک دیدگاه روشن و برنامهریزی برای ۱۸ ماه آینده برای کاهش هزینهها و افزایش بازدهی بسیار مهم است.
نحوه مدیریت سرمایه و جمعآوری دادهها در شرکت وال
دیوید بری توضیح میدهد که برای موفقیت در جمعآوری سرمایه، باید بهطور هدفمند عمل کرد و پول را به خوبی مدیریت کرد. بری و تیمش به دور دنیا سفر کرده و نقشهای از تمام دادههای موجود تهیه کردهاند. آنها مجموعههای داده با کیفیت را پیدا کرده و توافقات منحصر به فردی برای دسترسی به این دادهها انجام دادهاند. این توافقات به آنها اجازه داده که به اطلاعات حدود ۱۰ میلیون بیمار دسترسی پیدا کنند.
نکته جالب این است که این توافقات بهگونهای طراحی شدهاند که با قوانین کشورها همخوانی داشته باشند، زیرا معمولاً نمیتوان توافقات انحصاری برای دادهها داشت. نویسنده به اهمیت وکلا در این فرآیند اشاره میکند و میگوید که آنها توانستهاند این توافقات را به خوبی مدیریت کنند.
تیم “وال” از این دادهها برای ساخت مدلهای محاسباتی استفاده کرده و حدود ۲۸,۰۰۰ مدل را در عرض یک سال ایجاد کردند تا تمام فرآیند کشف و توسعه دارو را پوشش دهند. در پایان سال ۲۰۲۰، آنها ۳۰۰ میلیون دلار در دور سرمایهگذاری B جمعآوری کردند. در این مرحله، افراد دیگر فقط به چشمانداز بزرگ علاقهمند نیستند، بلکه میخواهند بدانند که چگونه قرار است این شرکت درآمدزایی کند و مدل کسبوکار آن چگونه پایدار خواهد بود.
چالشهای پیشروی جذب سرمایه در فناوریهای عمیق
بری توضیح میدهد که شرکتهای دارویی با ریسک بالایی مواجه هستند؛ زیرا اگر یک آزمایش بالینی شکست بخورد، کل سرمایهگذاری ممکن است از بین برود. او به مدل جدیدی اشاره میکند که در آن بهطور تدریجی مالکیت داروها را از طریق سه نوع فروش به دست میآورند: شراکتها، خط لوله و محصولات. این رویکرد به آنها کمک کرده تا به حدود ۴۱ دارو دسترسی پیدا کنند و درآمدی حدود ۶۰ میلیون دلار در سال داشته باشند.
او همچنین به اهمیت ارائه یک برنامه دقیق برای کسب درآمد به سرمایهگذاران اشاره میکند. او میگوید که سرمایهگذاران به دنبال فرصتهایی با نرخ رشد بدون ریسک هستند و برای جذب سرمایهگذاران بزرگ، باید نشان دهند که چگونه میتوانند به طور مداوم رشد بالایی داشته باشند. در نهایت، بری تأکید میکند که سرمایهگذاران میخواهند قاطعیت و وضوح در برنامهها را ببینند و بدانند که چه مشکلاتی ممکن است پیش بیاید و چگونه میتوانند با آنها مقابله کنند. به این ترتیب، شرکت “وال” توانسته است سرمایهگذاران را جذب کند و به رشد خود ادامه دهد.
جذب سرمایه و عمومی کردن شرکت فناوریهای عمیق
بری در آوریل ۲۰۲۱، زمانی که SPACها محبوب بودند، موفق به تامین مالی ۵۵۰ میلیون دلار از طریق PIPE و SPAC شد که ارزش شرکت را به ۲.۸ میلیارد دلار رساند، در حالی که درآمدش صفر بود. او به تغییرات بازار اشاره میکند که باعث شد سرمایهگذاران بلندمدت به سرمایهگذاران آربیتراژ تبدیل شوند و نرخ بازخرید افزایش یابد. او پیشبینی میکند که سهام شرکت ممکن است ۸۰ درصد کاهش یابد، مگر اینکه به سودآوری برسند.
در سال ۲۰۲۲، آنها ۱۱۵ میلیون دلار جمعآوری کردند که به دلیل شرایط بازار بسیار دشوار بود. بری تأکید میکند که سرمایهگذاران معمولاً به دنبال دلایل رد کردن پروژهها هستند و وظیفه جمعآوری سرمایه این است که این دلایل را از بین ببرد. پس از جمعآوری سرمایه، بری و تیمش موفقیتهای بزرگی داشتند و دو شراکت بزرگ امضا کردند، از جمله یک قرارداد ۲.۷ میلیارد دلاری با نوو نوردیسک. او در پایان به اشتراکگذاری چند درس ساده اشاره میکند و امیدوار است که نکاتش مفید باشد.
جذب سرمایه برای فناوریهای عمیق و مدیریت ارتباط با سرمایهگذاران
در انتهای سخنرانی، دیوید بری به چند نکته مهم درباره جذب سرمایه و مدیریت ارتباط با سرمایهگذاران اشاره میکند:
- نیاز به سرمایهگذاری: هیچکس الزامی برای سرمایهگذاری ندارد و سرمایهگذاران معمولاً به دنبال دلایل رد کردن پروژهها هستند. بنابراین، شما باید دلایل احتمالی نه گفتن آنها را از بین ببرید.
- انتخاب سرمایهگذاران مناسب: مهم است که سرمایهگذاران همسو با دیدگاه شما را جذب کنید. بهتر است از سرمایهگذاران درست، پول کمتری جمعآوری کنید تا از سرمایهگذاران نادرست، حتی اگر به این معنی باشد که با ارزیابی کمتری پول جمعآوری کنید.
- تصمیمگیریهای دشوار: در نهایت، تصمیمات مهم و دشواری وجود دارد که تنها شما باید آنها را بگیرید. این تصمیمات میتوانند نامحبوب باشند، اما بسیار حیاتی هستند.
- شفافیت در کسبوکار: شما باید بهطور واضح بیان کنید که چگونه قصد دارید درآمدزایی کنید و این را بهطور مداوم تکرار کنید. اگر فضاهای خالی بگذارید، سرمایهگذاران ممکن است برداشتهای نادرستی داشته باشند.
- جذب حمایت سرمایهگذاران: بهترین راه برای جمعآوری سرمایه، این است که سرمایهگذاران شما خودشان به شما کمک کنند. بنابراین، باید سرمایهگذارانی را جذب کنید که مأموریت و چشمانداز شما را درک کنند و از شما حمایت کنند.
- پیامهای قوی: پیامهایی که به سرمایهگذاران منتقل میکنید باید قوی و جذاب باشند. شما باید از دیگران بپرسید که چه چیزی میشنوند تا مطمئن شوید که پیام شما بهخوبی منتقل میشود.
اهمیت انتخاب درست سرمایهگذاران، شفافیت در برنامهریزی و ارسال پیامهای قوی را در نظر بگیرید تا موفقیت در جمعآوری سرمایه و رشد کسبوکار حاصل شود.
منابع استفاده شده در نوشتار این محتوا
www.lemelson.mit.edu
www.youtube.com