موفقیت محصول!، ۱۳اُمین سخنرانی اسلاش 2023

جوها پانانن، مدیر عامل و هم‌بنیان‌گذار سوبا

فهرست مطالب

معرفی جوها پانانن (Juha Paananen)

جوها پانانن، مدیر عامل و هم‌بنیان‌گذار سوبا، یک کارآفرین با تجربه در صنعت بازی و فناوری است. او قبل از راه‌اندازی سوبا، در شرکت Magmatic Games Ltd به عنوان سرمایه‌گذار فعالیت می‌کرد و در چندین شرکت دیگر مانند Cherry Ventures و Monk’s Hill Ventures نقش‌های مختلفی داشته است. جوها تحصیلاتش را در زمینه‌های کسب‌وکار، بازاریابی و تجارت بین‌الملل گذرانده و به همین دلیل درک عمیقی از بازار دارد. او همچنین سابقه مدیریت کل استودیو در King/Activision را دارد و از طریق خرید Nonstop Games، یک استودیو بازی برنده جوایز که در سال ۲۰۱۱ تاسیس کرده بود، به این سمت رسید. به عنوان یک سرمایه‌گذار فرشته فعال، او در شرکت‌های مختلفی از جمله Huuuge Games و Futureplay نیز سرمایه‌گذاری کرده است.

معرفی پلتفرم سوبا (Soba)

سوبا یک پلتفرم بازی جدید و جذاب است که به همه این امکان را می‌دهد تا بازی‌های خود را بسازند. این پلتفرم بدون نیاز به کد‌نویسی، چند سکویی و بر پایه وب 3 طراحی شده و فضایی تعاملی و اقتصادی عادلانه برای خالقان و بازیکنان فراهم می‌کند. هدف سوبا این است که کاربران بتوانند به راحتی بازی‌های خود را طراحی و منتشر کنند و از مالکیت واقعی دارایی‌های خود لذت ببرند.

آغاز سخنرانی جوها پانانن درباره موفقیت محصول

جوها پانانن، که اصالتاً از فنلاند است و بیشتر دوران حرفه‌ای‌اش را در خارج از کشور گذرانده، قصد دارد تا تجربیاتش را با مخاطبان به اشتراک بگذارد. او بیشتر وقت خود را صرف ساخت بازی‌ها و برنامه‌های مصرفی کرده و به عنوان بنیان‌گذار، اپراتور و سرمایه‌گذار فعالیت داشته است. پانانن بر این باور است که اشتیاق باید در قلب هر محصولی که ساخته می‌شود، وجود داشته باشد.

او به عنوان یک کارآفرین، کمی بیش از 10 سال پیش با تأسیس Non-Stop Games آغاز کرد، شرکتی که توسط King، سازندگان Candy Crush، به مبلغ 100 میلیون دلار خریداری شد. پس از آن، او Donut را تأسیس کرد که به مدت دو سال پلتفرمی ویدیویی برای گیمرها ایجاد کرد. اکنون، جوها در حال ساخت Soba است و رویای او این است که به هر کسی این امکان را بدهد که بازی بسازد، حتی اگر هیچ دانشی درباره کدنویسی نداشته باشد.

پانانن از حمایت برخی از بهترین سرمایه‌گذاران جهان، از جمله Lightspeed و Cherry 9، ابراز خوشحالی می‌کند. او تأکید می‌کند که هرچه بیشتر در سفر استارتاپی‌اش پیش رفته، بیشتر با چالش‌ها و شکست‌ها مواجه شده و از آن‌ها درس گرفته است.

 

پانانن اذعان می‌کند که سخنرانی او شاید در واقع درباره شکست در طراحی و ارائه محصول باشد. بنابراین او به اهمیت یادگیری از شکست‌ها در فرآیند ساخت محصولات اشاره دارد و بر این نکته تأکید می‌کند که برای موفقیت در این زمینه، باید محصولاتی ساخته شوند که برای کاربران واقعی اهمیت داشته باشند. جوها پانانن به عنوان یک سازنده محصول، به تجربیاتش در طول دوران حرفه‌ای‌اش اشاره می‌کند و می‌خواهد چند درس کلیدی را به اشتراک بگذارد.

او به نکته‌ای ساده اما حیاتی اشاره می‌کند: ساختن محصولی که کاربران واقعاً به آن اهمیت می‌دهند. بسیاری از سازندگان ممکن است به محصولات خود علاقه‌مند باشند و بتوانند آنها را به خوبی معرفی کنند، اما اگر محصولی که می‌سازند برای هیچ‌کس ارزش نداشته باشد، در نهایت شکست خواهد خورد.

پانانن تأکید می‌کند که برخی از محصولات به دلیل عدم توجه به نیازهای واقعی کاربران، حتی با وجود طراحی خوب و تیم قوی، موفق نمی‌شوند. او این نکته را به عنوان یکی از چالش‌های بزرگ در فرآیند ساخت محصول مطرح می‌کند و می‌گوید که ساختن چیزی که واقعاً برای کاربران ارزشمند باشد، دشوارترین کار است.

رویکرد‌های مواجهه با چالش‌های موفقیت محصول

او به دو رویکرد برای مواجهه با چالش‌های ساخت محصول اشاره می‌کند. اولین رویکرد موثر، به‌ویژه برای بنیان‌گذاران جوان و در زمینه محصولات مصرفی، ساخت «محصولی برای خود» است. اگر فردی محصولی را طراحی کند که خودش به آن علاقه‌مند است و مشکلی را برای خودش حل می‌کند، احتمالاً این محصول می‌تواند به دیگران نیز کمک کند.

در عصر حاضر، توزیع محصولات به‌صورت جهانی امکان‌پذیر است. با وجود فروشگاه‌های اپلیکیشن و وب جهانی، انتشار یک محصول به مراتب ساده‌تر شده است. علاوه بر این، با کمک شبکه‌های تبلیغاتی و تأثیرگذاران، فرآیند بازاریابی نیز آسان‌تر شده است. بنابراین، احتمالاً افرادی مشابه بنیانگذار نیز وجود دارند که به محصولی که ساخته، علاقه‌مند خواهند شد.

استراتژی دوم پانانن برای ساخت محصول، بر اهمیت نزدیک شدن به کاربران تأکید می‌کند. برای موفقیت در ساخت محصولات، لازم است که سازندگان به درک عمیق‌تری از کاربران خود بپردازند. این شامل شناسایی نیازها و خواسته‌های واقعی کاربران است.

این رویکرد می‌تواند به سازندگان کمک کند تا محصولاتی بسازند که برای کاربران واقعاً اهمیت دارند. پانانن به چالش‌های این کار اشاره می‌کند و می‌گوید که در حال حاضر رقابت بسیار بالاست؛ به عنوان مثال، او به آمار اشاره می‌کند که حدود 990,000 اپلیکیشن در گوگل پلی هر ماه منتشر می‌شود. این نشان می‌دهد که مصرف‌کنندگان با انتخاب‌های زیادی مواجه هستند و تنها محصولاتی که واقعاً به نیازهای آن‌ها پاسخ می‌دهند، قادر به بقا و موفقیت خواهند بود.

به طور کلی، برای ایجاد محصولاتی که در بازار رقابتی امروزی موفق باشند، درک عمیق از کاربران و نیازهای آن‌ها ضروری است. تنها محصولاتی که واقعاً برای کاربران ارزشمند و مهم هستند، می‌توانند در این بازار شلوغ دوام بیاورند.

مردم از محصول ما چه انتظاری دارند؟

یکی دیگر از درس‌های کلیدی در زمینه ساخت محصول این است که مردم در واقع به خود محصول اهمیت نمی‌دهند، بلکه به نتایجی که می‌توانند از آن محصول به دست آورند، توجه دارند. پانانن تأکید می‌کند که کاربران در جستجوی ابزاری هستند که به آن‌ها کمک کند تا به نسخه بهتری از خود تبدیل شوند یا توانایی‌های جدیدی کسب کنند.

او با ذکر مثال‌هایی از تجربیات شخصی‌اش، نشان می‌دهد که حتی اگر یک محصول به لحاظ طراحی و عملکرد عالی باشد، اگر نتواند نیازهای واقعی کاربران را برآورده کند، موفق نخواهد بود. به عنوان مثال، نویسنده به تجربه‌اش در ساخت اپلیکیشن Donut اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد که هرچند این اپلیکیشن توانسته بود توجه کاربران را جلب کند، اما انگیزه اصلی آن‌ها برای استفاده از محصول، مشهور شدن بود. این در حالی است که اپلیکیشن نتوانست به این نیاز پاسخ دهد و در نتیجه شکست خورد.

برای موفقیت در ساخت محصولات، باید به این فکر کرد که کاربران با استفاده از محصول چه تغییراتی می‌خواهند در زندگی خود ایجاد کنند و به چه کسی می‌خواهند تبدیل شوند.

اهمیت شخصیت کاربر محصول (پرسونا)

درس مهم دیگری که پانانن در طول حرفه‌اش در ساخت محصولات آموخته، این است که شخصیت کاربری که برای آن محصول می‌سازد، معمولاً بسیار گسترده و مبهم است. در بسیاری از استارتاپ‌ها، بنیان‌گذاران به بازار بزرگ فکر می‌کنند و درباره آن صحبت می‌کنند، اما در واقع، کاربر نهایی یک فرد خاص است که باید او را قانع کنند.

بهتر است بنیان‌گذاران در رویکرد خود قطبی باشند؛ یعنی برخی افراد ممکن است محصول را دوست داشته باشند و برخی دیگر آن را نفرت‌انگیز بدانند. اگر سعی کنند در میانه قرار بگیرند و همه را راضی کنند، احتمالاً شکست خواهند خورد. پانانن به تجربه‌اش در تیم‌های مختلف اشاره می‌کند و می‌گوید که معمولاً نظرات متفاوتی درباره اینکه برای چه کسی باید محصول بسازند وجود دارد. به همین دلیل، بهتر است که بنیان‌گذاران تصمیم قاطعی بگیرند و برای یک شخصیت کاربری مشخص بسازند.

او همچنین به دو بازی موفق، Roblox و Minecraft، اشاره می‌کند که هر دو در ابتدا برای گروه‌های خاصی طراحی شده بودند و سپس به مرور زمان گسترش یافتند. در نتیجه شروع با یک بازار خاص و پذیرش این که برخی افراد ممکن است محصول را دوست نداشته باشند، می‌تواند به موفقیت کمک کند. پیشنهاد پانانن این است که بنیانگذاران زمان و انرژی خود را به درستی صرف شناخت کاربران کرده و بر اساس نیازهای آن‌ها عمل کنند.

در ادامه پانانن به کتاب “تست مادر” اشاره می‌کند که برای کسانی که در حال توسعه محصول هستند، بسیار مفید و توصیه‌شده است. او نکته‌ای کلیدی را که در تجربه‌اش به دست آورده، بیان می‌کند: اهمیت تمرکز بر رفتارهای واقعی کاربران به جای صرفاً توجه به نظرات آن‌ها. به گفته او، معمولاً وقتی از مردم می‌پرسیم که چه چیزی را دوست دارند، پاسخ‌های متنوعی می‌گیریم. اما بیان خواسته‌ها کار ساده‌ای است و اطلاعات واقعی‌تر زمانی به دست می‌آید که از کاربران بپرسیم آیا تا به حال تلاشی برای حل مشکلات خود کرده‌اند یا چگونه به دنبال راه‌حل‌ها بوده‌اند.

برای مثال، او به Soba اشاره می‌کند که در حال کار بر روی آن است. کاربران این پلتفرم عمدتاً نوجوانانی بین 12 تا 16 سال هستند که به بازی کردن علاقه دارند. وقتی از آن‌ها می‌پرسند آیا دوست دارند بازی بسازند، تقریباً همه پاسخ مثبت می‌دهند. اما این پاسخ به تنهایی نمی‌تواند نشان‌دهنده این باشد که آن‌ها واقعاً به کاربران Soba تبدیل خواهند شد. بنابراین، نویسنده معمولاً از آن‌ها می‌پرسد که آیا تا به حال تلاشی برای ساخت بازی خود کرده‌اند یا خیر. اگر پاسخ منفی باشد، این می‌تواند نشانه‌ای از عدم انگیزه باشد، زیرا کسی که هیچ تلاشی برای امتحان کردن ابزارهای موجود نکرده، بعید است که به یک کاربر اولیه محصول جدیدی تبدیل شود.

برای موفقیت در توسعه محصول، باید به عمق رفتارهای کاربران پرداخته و تنها به نظرات آن‌ها بسنده نکرد.

جامعه اولیه و محصول

پانانن سپس به اهمیت انتخاب جامعه اولیه کاربران در فرآیند ساخت محصولات اجتماعی اشاره کرد. جامعه‌ای که برای یک محصول اجتماعی انتخاب می‌شود، در واقع خود محصول است و تأثیر زیادی بر تجربه کلی کاربران دارد. او به مثال‌هایی از اپلیکیشن‌های معروف مانند Musical.ly، Clubhouse، اینستاگرام و یوتیوب اشاره می‌کند که در آن‌ها تجربه کاربران به شدت تحت تاثیر محتوای تولید شده توسط دیگر کاربران قرار دارد.

اگر سازندگان محصول به‌طور عمدی و هوشمندانه انتخاب نکنند که چه نوع کاربرانی را به جامعه خود جذب کنند، ممکن است به نتیجه‌ای غیرمنتظره و نامطلوب برسند. پانانن به تجربه خود در راه‌اندازی محصولی اشاره می‌کند که در ابتدا با جذب تعداد زیادی کاربر به دلیل علاقه آن‌ها به NFTها (توکن‌های غیرقابل تعویض) مواجه شد. این کاربران بیشتر به دنبال سود مالی بودند و نه به دنبال استفاده واقعی از محصول. در نتیجه، وقتی محصول به آن‌ها ارائه شد، علاقه‌ای به امتحان کردن آن نداشتند.

پس از این تجربه، پانانن و تیمش تصمیم گرفتند که جامعه کاربران خود را بازسازی کنند و به‌طور عمدی انتخاب کنند که چه نوع کاربرانی را جذب کنند. نتیجه این تغییر رویکرد، جذب حدود 10,000 خالق واقعی بود که به ساخت بازی‌ها علاقه‌مند بودند و نه به دنبال سود سریع. این تغییر در جامعه کاربران، حس و حال مثبت‌تری به محصول بخشید و به او و تیمش این امکان را داد که تجربه بهتری را برای کاربران فراهم کند.

انتخاب درست جامعه اولیه کاربران می‌تواند تأثیر زیادی بر موفقیت محصول داشته باشد و باید به‌طور جدی به این موضوع توجه شود.

محصول، تنها آنچه کاربران می‌خواهند، نیست!

نباید تنها به خواسته‌های کاربران بسنده کرد و صرفاً آنچه را که آن‌ها می‌خواهند، ساخت. پانانن توضیح می‌دهد که کاربران معمولاً به محصولات موجود نگاه می‌کنند و از شما انتظار دارند که کمبودهای آن‌ها را پر کنید. اما این رویکرد ممکن است ناکافی باشد و به نتایج مطلوبی نرسد.

او در ادامه به تجربیات خود از دوران کار در نوکیا اشاره می‌کند و به یاد می‌آورد که وقتی آیفون به بازار آمد، بسیاری از مردم در حال فهرست کردن ویژگی‌هایی بودند که در آن وجود نداشت. اما در واقع، توجه کاربران بیشتر به ویژگی‌های جدید و تجربه‌ای بود که آیفون ارائه می‌داد. این موضوع نشان می‌دهد که تمرکز بر روی تجربه اصلی محصول و ایجاد چیزی متفاوت از رقبا بسیار مهم‌تر از پر کردن شکاف‌های موجود است.

به علاوه او تأکید می‌کند که استارتاپ‌ها باید هسته اصلی محصول خود را شناسایی کنند که بتواند کاربران را هیجان‌زده کند و آن‌ها را به عشق محصول وادار کند. اگر این عنصر جذاب وجود نداشته باشد، تلاش برای اضافه کردن ویژگی‌های جدید به محصول، تغییرات قابل توجهی ایجاد نخواهد کرد. در نهایت، پیشنهاد پانانن این است که باید به دنبال خلق چیزی متفاوت و ارزشمند باشید که به کاربران قدرت‌های جدیدی بدهد و آن‌ها را به استفاده از محصول ترغیب کند.

سه نکته کلیدی برای بهبود ساخت محصول

  • اهمیت احساسات کاربران: ابتدا باید محصولی بسازید که برای مردم مهم باشد و آن‌ها را خوشحال و هیجان‌زده کند. اگر نتوانید این احساس را در کاربران ایجاد کنید، ممکن است نیاز باشد که رویکرد خود را تغییر دهید. به دنبال این باشید که چه چیزی می‌تواند برای شما و کاربران‌تان جذاب باشد.
  • تمرکز بر کاربران: فقط به خود محصول فکر نکنید. مهم است که بدانید کاربران با محصول شما چه کارهایی می‌توانند انجام دهند و چه انگیزه‌هایی دارند. در واقع، آن‌ها بیشتر به نتایج و کارکردهای محصول علاقه‌مند هستند تا خود محصول.
  • تخصص و قاطعیت: بر روی یک حوزه خاص تمرکز کنید و از قاطع بودن نترسید. در دنیای استارتاپ‌ها، این تمرکز می‌تواند به شما کمک کند تا بهتر با کاربران ارتباط برقرار کنید و نیازهای آن‌ها را به‌خوبی شناسایی کنید.

نکته پایانی این است که طراحی محصولات کار دشواری است و رقابت زیادی در این زمینه وجود دارد. بنابراین، به نتایج وابسته نشوید و خودتان یا اعضای تیم‌تان را فقط بر اساس موفقیت‌ها قضاوت نکنید. به فرآیند طراحی و ساخت محصولات اهمیت بدهید و از چالش‌ها لذت ببرید. اگر فقط به موفقیت‌ها فکر کنید، کار برایتان بسیار دشوار خواهد شد.

 

 

منابع استفاده شده در نگارش این محتوا
www.theorg.com
www.linkedin.com
www.youtube.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *