معرفی آندریاس هلبیگ (Andreas Helbig) سرمایهگذاری خطرپذیر (VC)
آندریاس هلبیگ یک مهندس صنعتی با سابقهای منحصر به فرد در دنیای سرمایهگذاری خطرپذیر (VC) است. او در جنوب غربی آلمان بزرگ شده و تحصیلات خود را در رشته مهندسی صنعتی گذرانده است. وی تجربه عملی خود را با کار در یک کارخانه در حاشیه شانگهای به دست آورد، جایی که به تولید حلقههای آببندی برای صنایع فولاد پرداخت.
سفر حرفهای هلبیگ در دنیای سرمایهگذاری خطرپذیر از سال ۲۰۱۵ آغاز شد. او بهعنوان کارآموز در VC مستقر در برلین به نام Project A شروع به کار کرد و به سرعت به دنیای کارآفرینی جذب شد. پس از مدتی کار در استارتاپ بیمه فناوری GetSafe، دوباره به Project A پیوست و به مقام Principal ارتقا یافت. آندریاس شجاعت این را داشت که در زمستان تاریک نوردیک به استکهلم نقل مکان کند تا حضور محلی صندوق را راهاندازی کند.
در حال حاضر، او بهعنوان یکی از رهبران Atomico، تمرکز خود را بر روی شرکتهای B2B و بهویژه در حوزههای SMB SaaS، SaaS عمودی و بازارهای B2B قرار داده است. او به دنبال بنیانگذاران با ویژگیهای کلیدی مانند آرزو، تابآوری و تواضع است و بر اهمیت یادگیری از مشتریان و درک عمیق نیازهای آنها تأکید دارد.
هلبیگ همچنین به نوآوریهای واقعی در فناوری علاقهمند است و به دنبال محصولات و خدماتی است که تغییرات معناداری در صنایع مختلف ایجاد کنند. او بهعنوان یک فرد عملگرا و بینشگرا، به بنیانگذاران کمک میکند تا ایدههای خود را به واقعیت تبدیل کنند و در مسیر کارآفرینی موفق شوند.
معرفی شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر Atomico
Atomico یک شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر پیشرو است که بهطور خاص برای حمایت از کارآفرینان و بنیانگذاران طراحی شده است. این شرکت بر این باور است که کارآفرینان نمایندگان نهایی تغییرات مثبت در جامعه و اقتصاد هستند و ماموریت آنها تسریع این پیشرفتهاست.
Atomico بهعنوان یک سرمایهگذار عمومی در حوزه فناوری، با بنیانگذاران جاهطلب همکاری میکند و در مراحل اولیه تا پیش از IPO سرمایهگذاری میکند. این شرکت با دو تیم اختصاصی، Venture و Growth، به نیازهای مختلف کارآفرینان پاسخ میدهد و بهجای صرفاً ارائه سرمایه، بهطور فعال با بنیانگذاران همکاری میکند.
با تمرکز بر ایجاد یک اکوسیستم فناوری پایدار و فراگیر در اروپا، Atomico بهدنبال شراکت با کارآفرینانی است که میخواهند با استفاده از فناوری، دنیای بهتری بسازند و بهطور مستمر در تلاش است تا پیشرفتهای مثبت را تسریع کند.
آغاز سخنرانی آندریاس هلبیگ
هلبیگ ابتدا کمی درباره خودش توضیح میدهد و اینکه او خوششانس بوده که به Project A بپیوندد، که یک صندوق سرمایهگذاری در مراحل اولیه در برلین است. او در زمانی که آنها بهطور مؤثر در حال شروع مدل VC خود بودند، به تیم پیوسته و اولین تحلیلگر بوده که به این تیم ملحق شده است. اکنون تقریباً ۹ سال از آن زمان میگذرد و او بهجز VC، بهطور جدی هیچ کار دیگری نکرده و در حال حاضر به مدت سه و نیم سال با Atomico همکاری میکند.
سپس او بیان کرد که در سخنرانی خود توضیح خواهد داد که چگونه میتوان یک سرمایهگذار را تحت تاثیر قرار داد.
بهعنوان یک تیم، آنها تعداد زیادی ارائه (pitch) دارند، اما او بهطور شخصی با حدود ۵۰۰ سازمان در سال جاری ملاقات کرده است که شامل VCهای خودشان نیز میشود. بنابراین، احتمالاً یکسوم از ارائهها به VCها مربوط میشود و بقیه مربوط به استارتاپها هستند. این تعداد بهطور شخصی برای اوست، اما بهعنوان یک تیم، آنها ارائههای زیادی را مشاهده میکنند.
او توضیح میدهد که آنها یک سرمایهگذار عمومی در سری A هستند و همانطور که در مقدمه اشاره شده، هر یک از شرکا حوزههای تمرکز فردی خود را دارند. اما بهطور کلی، آنها یک صندوق عمومی هستند و بنابراین باید کل چشمانداز را پوشش دهند. به همین دلیل، تعداد زیادی جلسه از این موضوع ناشی میشود و متأسفانه تعداد زیادی «نه» نیز وجود دارد.
چگونه تاثیر اولیه عالی بر سرمایهگذار داشتهباشیم؟
در صورت راهاندازی یک کسبوکار باید بهطور جدی درباره دو نکته در این مورد صحبت کرد:
اصالت
اصالت در سفرهای بنیانگذاران بسیار ارزشمند است. میتوانید درونگرا یا برونگرا باشید، از یک زمینه صنعتی بیایید یا یک بنیانگذار «سفیدبورد» باشید که بر روی یک مشکل خاص تمرکز کرده است. او متوجه شده که در بسیاری از ارائهها، افراد داستانهایی میسازند یا سعی میکنند چیزی را تغییر دهند که واقعاً باورهایشان نیست. بنابراین، هلبیگ همیشه داستانهای اصیل و خوب ارائهشده را بسیار ارزشمند میداند.
او تأکید میکند که داستانگویی باید با شخصیت خودتان همخوانی داشته باشد و شما باید همان کسی باشید که بهعنوان یک بنیانگذار هستید. او میگوید که نباید از افرادی سرمایه جذب کنید که فکر میکنند شما شخص دیگری هستید. بنابراین، او توصیه میکند که اصیل باشید و درباره چالشهایی که با آنها روبرو هستید، صادقانه صحبت کنید.
تواضع
اگر همه چیز کاملاً واضح و بینقص باشد، این هرگز اتفاق نمیافتد. تواضع همچنین درباره چالشهایی است که با آنها مواجه هستید و نشاندهنده درک خوبی از وضعیت است. شما باید با تواضع بگویید که ساخت یک استارتاپ فوقالعاده دشوار است و هیچ چیزی بهطور خودکار به نتیجه نمیرسد. شما باید چیزها را بهجای خود برسانید.
پس از پیدا کردن صندوق و سرمایهگذار برای تاثیرگذاری بیشتر باید چه کرد؟
ارتباط با سرمایهگذاران واقعاً کمککننده است. او به تجربهاش در Project A اشاره میکند و میگوید که یکی از شرکایش گفته بود که اگر بنیانگذاران به آنها پاسخ ندهند، این موضوع آنها را هیجانزده نمیکند و میخواهند بیشتر به دنبال آنها بروند. او به عنوان یک تحلیلگر تازهکار، متوجه شده که این موضوع باعث میشود که بنیانگذاران از پاسخ دادن دست بکشند. بنابراین، او با این نظر مخالف است و میگوید که پرورش روابط بسیار مهم است.
او توضیح میدهد که صندوق آنها در مراحل اولیه سرمایهگذاری نیست و بیشتر در مرحله اواخر سرمایهگذاری اولیه و سری A فعالیت میکند. او میداند که بنیانگذاران کارهای زیادی برای انجام دادن دارند و گرفتن وقت برای صحبت با سرمایهگذاران میتواند دشوار باشد. او به بنیانگذاران توصیه میکند که حداقل یک تماس نیم ساعته در هفته داشته باشند تا با سرمایهگذاران ارتباط برقرار کنند و شبکهای از افرادی که به کسبوکارشان علاقهمند هستند بسازند.
صحبت کردن درباره چالشها و مسائل موجود. بنیانگذاران باید درک قوی از سفر خود داشته باشند و نشان دهند که در حال حاضر با چه چالشهایی روبرو هستند. این شامل نشان دادن پیشرفت در طول زمان و مدیریت انتظارات است. اگر بنیانگذاران قول دهند که در پایان سال به هدف خاصی برسند و واقعاً به آن هدف برسند، این نشاندهنده درک آنها از سفر رشدشان است و باعث هیجانزدگی سرمایهگذاران میشود.
او به این نکته اشاره میکند که رابطه بین بنیانگذار و سرمایهگذار باید به مرور زمان شکل بگیرد و این باعث میشود که هر دو طرف یکدیگر را بهتر بشناسند. این رابطه بهتر از زمانی است که بخواهید در یک فرآیند سریع سرمایهگذاری کنید. تاکید او این است که حتی در زمانهای شلوغی، اختصاص دادن مقداری زمان برای ساختن این رابطه واقعاً منطقی است و میتواند به نفع هر دو طرف باشد.
آیا صحبت صادقانه درباره چالشها ممکن است نگاه منفی بدهد؟ چگونه میتوان آن را متعادل کرد؟
او میگوید که همه چالشها در یک استارتاپ مهم نیستند. برای مثال، بحث درباره نوع چای یا قهوه برای دفتر، موضوعاتی نیستند که بخواهید با سرمایهگذاران در میان بگذارید. اما چالشهای استراتژیک، مانند جذب اولین مشتری یا کسب درآمد اولیه، بسیار مهم هستند. اینها نقاط اثباتی هستند که باید به آنها توجه کرد.
باید درباره این چالشها صادق بود. برای مثال، پس از جذب اولین مشتری، چالش بعدی این است که بتوانید مشتریان بیشتری از بخشهای مختلف جذب کنید. همچنین، داشتن یک روش بازار قابل تکرار و برنامهای برای فروش نیز اهمیت دارد.
او میگوید که سرمایهگذاران باید بدانند که ساخت یک استارتاپ در مراحل اولیه چقدر دشوار است. اگر همه چیز آسان بود، همه این کار را انجام میدادند. خوب است چالشها را بپذیرید و بگویید که باید ثابت کنید میتوانید مشتریانی خارج از پروفایل ایدهآل جذب کنید. این نشاندهنده پذیرش چالشها و تلاش برای پیشرفت است.
بنیانگذاران چه رفتارهایی را نباید در همکاری با سرمایهگذاران انجام دهند؟
ممکن است یکی از رفتارهای نادرست در همکاری با سرمایهگذاران، نرسیدن به انتظارات تعیینشده به نظر بیاید، اما اینطور نیست. به عنوان مثال، اگر یک بنیانگذار بگوید که در پایان سال به ۱ میلیون دلار درآمد خواهد رسید و نتواند به آن برسد، این به خودی خود نشانهای از رفتار نادرست نیست. رشد یک استارتاپ همیشه خطی نیست و ممکن است مشکلاتی پیش بیاید.
اما او تأکید میکند که رفتار نادرست واقعی، فریب دادن سرمایهگذاران است. مثلاً اگر بنیانگذار بگوید که ۵۰۰ هزار دلار درآمد دارد، اما در واقع هیچ درآمدی نداشته باشد، این میتواند به عنوان کلاهبرداری تلقی شود و اوضاع را بد میکند. همچنین، ادعاهای نادرست درباره فرهنگ شرکتی نیز میتواند مشکلساز باشد.
در نهایت نرسیدن به اهداف رشد ممکن است دلایل منطقی داشته باشد و اگر بنیانگذار بتواند این دلایل را توضیح دهد، این رفتار به معنای واقعی نادرست نیست.
چرا به عنوان بنیانگذار با سرمایهگذار خطرپذیر کار میکنیم؟
جمعآوری سرمایه از سرمایهگذاران ریسکپذیر (VC) برای همه مناسب نیست. برای موفقیت در این نوع تامین مالی، بنیانگذاران باید بهطور واضح و مشخص بدانند که مسیر رشد کسبوکارشان چگونه خواهد بود. اگر هدف شما ساخت یک کسبوکار کوچک و سودآور با تعداد کمی کارمند است، این نوع تامین مالی مناسب نیست.
هلبیگ همچنین تأکید میکند که باید بهطور عمدی درباره سفر تأمین مالی خود تصمیمگیری کنید. اگر هدف شما ایجاد یک شرکت بزرگ و نسلساز است، در این صورت VC میتواند گزینه مناسبی باشد. اما قبل از هر چیز، مهم است که بررسی کنید آیا واقعاً VC نوع مناسبی از تأمین مالی برای شماست و آیا این مسیر با اهداف شما همخوانی دارد.
چه ارزشهایی از یک سرمایهگذار دریافت میشود؟
1. مهارتهای کلاسیک سرمایهگذار:
او میگوید که سرمایهگذاران میتوانند در زمینههای مختلفی به بنیانگذاران کمک کنند. این شامل ارائه مشاوره استراتژیک، ارتباط با افراد و مشتریان مناسب در زمانهای درست، و بررسی مسائل مالیاتی است. همچنین، سرمایهگذاران میتوانند نوعی حاکمیت و نظارت بر کسبوکار ارائه دهند. او تأکید میکند که کیفیت این کمکها ممکن است متفاوت باشد و برخی سرمایهگذاران در این زمینهها بهتر عمل میکنند.
2. تیم پلتفرم:
او به وجود تیمهای پلتفرم در برخی از شرکتهای سرمایهگذاری اشاره میکند. این تیمها به بنیانگذاران کمک میکنند تا رشد کنند و به موفقیت برسند. او میگوید که بسیاری از بنیانگذاران ممکن است به این نکته شک داشته باشند که آیا سرمایهگذاران واقعاً کمک میکنند یا نه. اما او به تیم پلتفرم خود افتخار میکند و توضیح میدهد که تیم او شامل افرادی است که تجربه موفقی در رشد شرکتهایی مانند Snowflake داشتهاند. این افراد میتوانند به بنیانگذاران در یادگیری و رشد کمک کنند و او این نوع کمک را “رشد شتابدهی” مینامد.
این دو نوع کمک—مهارتهای کلاسیک و مشاوره عملی از تیم پلتفرم—میتوانند ارزش زیادی برای بنیانگذاران داشته باشند.
آیا سرمایهگذار باید در هیئت مدیره باشد؟
هلبیگ توضیح میدهد که نیاز به وجود سرمایهگذار در هیئتمدیره بستگی به مرحله رشد شرکت دارد. در مرحلهای که هلبیگ و همکارانش معمولاً سرمایهگذاری میکنند، داشتن یک عضو هیئتمدیره مهم است، زیرا نشاندهنده وجود حداقل نشانههایی از تناسب محصول و بازار است. هلبیگ به بحثهایی اشاره میکند که درباره نیاز به هیئتمدیره قبل از رسیدن به تناسب واقعی محصول و بازار وجود دارد و معتقد است که هر بنیانگذار باید مدل مناسب خود را پیدا کند.
وقتی بنیانگذاران به مرحلهای رسیدند که باید فرآیندها را ایجاد کنند، او به اهمیت حاکمیت اشاره میکند. هیئتمدیره باید به بنیانگذاران ارزش زیادی بدهد و این جلسات باید بیشتر به راهنمایی استراتژیک و الهامبخشی بپردازند تا به دستورات. هلبیگ همچنین تأکید میکند که VCها گاهی اوقات تمایل دارند که از تجربیات یک شرکت موفق، نتایج را به همه شرکتهای دیگر تعمیم دهند، اما این کار درست نیست زیرا هر شرکت شرایط خاص خود را دارد.
او همچنین به این نکته اشاره میکند که هیئتمدیره میتواند درباره مسائل مختلفی مانند اولویتبندی و تمرکز بر روی اهداف خاص بحث کند. به عنوان مثال، ممکن است بحث شود که آیا باید ابتدا به بینالمللی شدن بپردازند یا به گروههای مشتریان جدیدی که هنوز به آنها نفروختهاند. به طور کلی، او معتقد است که جلسات هیئتمدیره باید فضایی برای بحث و تبادل نظر درباره این نوع مسائل باشد.
چه کسانی باید در ابتدا در هیئت مدیره باشند؟
هلبیگ به اهمیت ساختار و اعضای هیئتمدیره در یک شرکت اشاره میکند. او معتقد است که اولین قدم این است که فقط افرادی را در هیئتمدیره داشته باشید که به آنها اعتماد دارید و رابطه خوبی با آنها برقرار کردهاید. این اعتماد و قدردانی متقابل باید پایهگذار هیئتمدیره باشد تا جلسات موثر و موفقی داشته باشید.
او توضیح میدهد که در مراحل اولیه، بنیانگذاران و سرمایهگذاران اولیه در هیئتمدیره حضور دارند و با هر دور جدید سرمایهگذاری، ممکن است اعضای جدیدی به هیئتمدیره اضافه شوند. او تأکید میکند که اندازه هیئتمدیره نباید خیلی بزرگ باشد، زیرا در گروههای بزرگتر، رسیدن به توافق و نتیجهگیری سختتر میشود. او پیشنهاد میکند که یک هیئتمدیره کوچک و محدود، معمولاً شامل پنج نفر، میتواند بهترین عملکرد را داشته باشد.
در مراحل پیشرفتهتر، مانند سری A یا B، ممکن است مدیران مستقل به هیئتمدیره اضافه شوند که میتوانند به عنوان رئیس یا مدیر غیر اجرایی عمل کنند. این افراد میتوانند ارزشمند باشند، اما انتخاب آنها باید بر اساس شایستگی باشد، نه صرفاً برای پر کردن کرسیها.
در نهایت، هلبیگ بر اهمیت همکاری و ارتباط مستمر بین بنیانگذاران و سرمایهگذاران تأکید میکند و بیان میکند که این یک سفر مشترک است که باید در آن به دنبال بهترین راهحلها برای همه طرفها بود.
چگونه باید جلسات هیئتمدیره را برگزار و بهینهسازی کرد تا روابط با سرمایهگذاران به حداکثر برسد؟
اولین قدم برای موفقیت در این جلسات، داشتن اعتماد و رابطه خوب با اعضای هیئتمدیره است.
- مواد پیشنیاز جلسات را از قبل به سرمایهگذاران ارسال کنید
هلبیگ پیشنهاد میکند که قبل از برگزاری جلسات هیئتمدیره، مواد پیشنیاز مانند گزارشهای مالی، تغییرات تیم و دستاوردها را به سرمایهگذاران ارسال کنید تا آنها بتوانند قبل از جلسه اطلاعات لازم را مطالعه کنند. این کار به بهبود کیفیت بحثها کمک میکند. - پس از جلسه هیئتمدیره، یک جلسه پرسشوپاسخ برگزار کنید
او همچنین به اهمیت برگزاری یک جلسه پرسش و پاسخ بعد از جلسه هیئتمدیره اشاره میکند تا همه سهامداران، از جمله سرمایهگذاران فرشته و صندوقهای کوچک، در جریان قرار بگیرند و بتوانند نظرات و ورودیهای خود را ارائه دهند. - جلسات را به طور منظم برگزار کنید و سرمایهگذاران را به چالش بکشید
او به این نکته اشاره میکند که جلسات هیئتمدیره باید بهطور منظم برگزار شوند، معمولاً هر سه ماه یک بار، اما ارتباطات باید فراتر از این جلسات باشد و در طول زمان و بهصورت غیرهمزمان نیز ادامه یابد. او همچنین تأکید میکند که بنیانگذاران باید سرمایهگذاران خود را به چالش بکشند و از آنها بخواهند که در زمینههای خاص کمک کنند و نظرات خود را ارائه دهند.
تعامل و همکاری مستمر بین بنیانگذاران و سرمایهگذاران برای موفقیت شرکت بسیار حیاتی است.
منابع مورد استفاده در نگارش این محتوا