تصور کنید در شهری قدم میزنید که در هر گوشهاش، از کافهها تا فضاهای کار اشتراکی، جرقههای خلاقیت زده میشود و ایدههای نو متولد میشوند. چنین شهرهایی مثل سیلیکونولی یا دبی به بهشت استارتاپها تبدیل شدهاند. اما راز این موفقیت چیست؟ چرا برخی شهرها توانستهاند اکوسیستمهای استارتاپی قوی ایجاد کنند، در حالی که شهرهای دیگر، با وجود استعدادهای درخشان، هنوز در تلاشاند تا جایگاه خود را پیدا کنند؟ پاسخ در چیزی است که به آن «اکوسیستم استارتاپی» میگویند؛ یک شبکه پویا که از استارتاپها، سرمایهگذاران، دانشگاهها، منتورها و نهادهای حمایتی تشکیل شده است. این اکوسیستم، مانند یک ارکستر هماهنگ، باید تمام اجزایش با هم کار کنند تا نوآوری به بار بنشیند. سرمایهگذاران فقط تامین مالی نمیکنند، منتورها تنها مشاوره نمیدهند، و کارآفرینان نیز تنها نیستند. همه این عناصر، در کنار هم، یک چرخه حمایت و رشد میسازند که موفقیت را ممکن میکند.
حالا به تهران، اصفهان یا مشهد فکر کنید؛ شهری پر از استعدادهای جوان و ایدههای نو که تنها نیازمند زیرساختها و حمایت کافی برای تبدیل شدن به یکی از مراکز استارتاپی خاورمیانه است. در تریگآپ، قصد داریم شما را با تمام ابعاد این اکوسیستم آشنا کنیم. ابتدا توضیح میدهیم اکوسیستم استارتاپی چیست و چرا برای توسعه اقتصادی و نوآوری اهمیت دارد. سپس ویژگیها و اجزای یک اکوسیستم قوی را بررسی میکنیم و در نهایت، راهکارهایی برای ساخت و تقویت آن ارائه میدهیم. چه شما یک کارآفرین باشید، چه سیاستگذار یا سرمایهگذار، این راهنما میتواند مسیر روشنی برای موفقیت پیش رویتان بگذارد. ساخت یک اکوسیستم استارتاپی موفق زمان میبرد، اما با همکاری بین بخش خصوصی، دانشگاهها، نهادهای حمایتی و دولت، میتوان آیندهای روشنتر برای کارآفرینی در ایران رقم زد. اگر آمادهاید تا این مسیر را آغاز کنید، این مقاله برای شماست.
اکوسیستم استارتاپی چیست؟
اکوسیستم استارتاپی یک محیط پویا است که از مجموعهای از افراد، نهادها، دانشگاهها، شرکتها و سازمانهای حمایتی شکل میگیرد. این محیط باید طوری باشد که افراد تازهکار یا کسانی که تجربه بیشتری دارند، بتوانند با هم ارتباط بگیرند. هر بخشی از اکوسیستم، عملکرد و ارزش خودش را دارد و در کنار بخشهای دیگر به رشد ایدهها کمک میکند. وقتی میگوییم اکوسیستم استارتاپی، منظور فقط حضور چند شرکت نوپا نیست. در یک اکوسیستم واقعی، دانشگاهها دانشجوها و پژوهشگران مستعد را وارد فضای کسبوکار میکنند، سرمایهگذاران به استارتاپها منابع مالی میدهند، دولت در قوانین تسهیل ایجاد میکند و شتابدهندهها هم به رشد سریع ایدهها یاری میرسانند. وجود منتورها نیز باعث میشود افرادی که ایدههای خوب دارند، مسیر درست را پیدا کنند و از تجربه دیگران استفاده کنند. به همین دلیل است که میگویند یک اکوسیستم استارتاپی از شبکهای بههمپیوسته ساخته شده که هر جز باید در هماهنگی با جزهای دیگر باشد.
اهمیت اکوسیستم استارتاپی در رشد اقتصادی و نوآوری
شاید پرسش شود که اکوسیستم استارتاپی چه اثری روی رشد اقتصادی و نوآوری دارد. یکی از مهمترین جنبههای اکوسیستم استارتاپی، ایجاد فضای مناسب برای ظهور ایدههای خلاق است. وقتی یک شهر یا منطقه، اکوسیستم استارتاپی قابل قبولی دارد، انگیزه افراد برای کارآفرینی بالاتر میرود. چون میبینند اگر ایده جذابی داشته باشند، میتوانند سرمایه جذب کنند یا از راهنمایی افراد کاربلد استفاده کنند. در نتیجه ایدههایی که شاید پیش از این در نطفه خفه میشدند، حالا شانس بیشتری برای رشد و شکوفایی پیدا میکنند.
از طرف دیگر، وقتی استارتاپها شکل میگیرند و فروش یا درآمد دارند، اشتغالزایی هم اتفاق میافتد. جوانان و متخصصان در همین شرکتهای نوپا شروع به کار میکنند و تجربه به دست میآورند. این چرخه اشتغال و رونق هم به رشد اقتصادی کمک میکند. ضمن اینکه خیلی از استارتاپها در زمینه فناوریهای جدید کار میکنند و همین روی نوآوری جامعه تاثیر زیادی دارد. حضور کسبوکارهای تازه باعث میشود روند رقابت در بازار پویا شود و شرکتهای قدیمی هم مجبور شوند راهکارهای جدیدتر پیدا کنند. به این ترتیب، یک اکوسیستم استارتاپی قوی میتواند هم رشد اقتصادی را بالا ببرد و هم فضای نوآوری را تقویت کند.
چالش اصلی: «چگونه میتوان یک اکوسیستم استارتاپی موفق ایجاد کرد؟»
خیلیها دوست دارند بدانند چگونه میشود چنین فضایی را بهطور پایدار ایجاد کرد. آیا کافی است فقط چند سرمایهگذار پیدا کنیم و چند ایده خوب جمع کنیم؟ روشن است که این کافی نیست. ما باید یک سری عناصر دیگر را هم در نظر بگیریم. باید دید چه کسانی میتوانند در این کار مشارکت کنند و نقش هر کدامشان چیست. در اکوسیستم، هر عضو تاثیر زیادی بر دیگری دارد و نمیتوان یک بخش را دستکم گرفت. هر چه این ارتباطها قویتر شود، شانس موفقیت بالاتر میرود.
در بخشهای بعد تلاش میکنیم به شکل دقیقتری این موضوع را توضیح دهیم. ابتدا عناصر اکوسیستم را میشناسیم و بعد در مورد ساخت و توسعه یک اکوسیستم استارتاپی محلی حرف میزنیم. در نهایت با چند نکته کاربردی، مسیر را واضحتر میکنیم.
تعریف کلی اکوسیستم استارتاپی
یک اکوسیستم استارتاپی معمولا شامل استارتاپها، دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی، سازمانهای سرمایهگذاری، منتورها، شتابدهندهها و حتی بخش دولتی است. این گروهها بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم با هم در ارتباط هستند تا استارتاپها بتوانند ایدههای خود را آزمایش، اجرا و در مقیاس بزرگ عرضه کنند.
ویژگی مهم این اکوسیستم، همزیستی اجزای مختلف است. یعنی هیچکس به تنهایی همه کارها را انجام نمیدهد. بلکه اگر دانشگاه نیروی انسانی آموزشدیده را تامین کند، سرمایهگذار بودجه بدهد و شتابدهنده هم فضای کاری فراهم کند، میتوان امیدوار بود که ایدههای خلاق رشد کنند. ضمن اینکه تجربه دیگران از شکستها یا موفقیتهای قبلی، به تیمهای جدید انتقال داده میشود.
وقتی چنین شبکهای به بلوغ برسد، استارتاپها سریعتر محصول و خدمت خود را به بازار میرسانند. آنها همچنین از لحاظ زیرساختی مانند اینترنت مناسب، امکانات فنی و دسترسی به پشتیبانیهای تخصصی در شرایط بهتری قرار دارند. مهم است که کل این فرایند در یک فضای باز و دوستانه پیش برود تا افراد با هم رقابت سالم داشته باشند و در عین حال، اطلاعات مفید را هم به اشتراک بگذارند.
ویژگیهای یک اکوسیستم استارتاپی قوی
یک اکوسیستم استارتاپی قوی چند ویژگی دارد که در ادامه به آنها اشاره میکنیم، اما تلاش میکنیم از لیستبندی خیلی زیاد پرهیز کنیم. اول اینکه همیشه استارتاپهای جدید در حال شکلگیری هستند و این متوقف نمیشود. دوم، سرمایهگذارها و نهادهای حمایتی حضور فعالی دارند و دسترسی استارتاپها به منابع مالی یا زیرساختها راحتتر است. سوم، ارتباط میان اجزای اکوسیستم پویایی دارد و آدمها بدون ترس از شکست ایدهها را به اشتراک میگذارند یا از هم یاد میگیرند.
اگر قرار باشد این ویژگیها تحقق پیدا کند، حضور دانشگاهها، شتابدهندهها، مراکز رشد و حتی نهادهای دولتی اهمیت بالایی دارد. هر کدام از اینها بخشی از بار اکوسیستم را به دوش میکشند. بعضیها مشاوره میدهند، برخی فضا و زیرساخت فراهم میکنند، عدهای پول تزریق میکنند و دولت هم سعی میکند موانع قانونی را کم کند. وقتی همه اینها به درستی کنار هم باشند، میتوان گفت آن اکوسیستم قوی است.
عناصر کلیدی اکوسیستم استارتاپی
در این بخش میخواهیم نگاه دقیقتری به عناصر مختلف بیندازیم. هر کدام از این اجزا میتوانند در شهر یا کشور ما به شکلی متفاوت ظاهر شوند، اما ایده کلی این است که هر جا استارتاپهای موفق وجود دارد، حتما عناصری شبیه موارد زیر هم پیدا میشود. ما از واژه «کلیدی» پرهیز میکنیم و به جای آن میگوییم «عناصر مهم».
استارتاپها: هسته اصلی اکوسیستم
استارتاپها در اکوسیستم چیزی مثل موتور اصلی هستند. آنها شجاعت شروع را دارند و روی ایدههای تازه ریسک میکنند. مهمترین نقش استارتاپ، ایجاد نوآوری و محصول یا خدمتی است که تا پیش از این وجود نداشته یا کمبودش حس میشده است. وقتی یک استارتاپ موفق شود، به یک الگوی مهم برای جوانترها تبدیل میشود. مثالش را خیلیها با دیدن موفقیت چند استارتاپ بزرگ در ایران یا در سطح جهانی تجربه کردهاند.
یک نکته مهم اینکه استارتاپ یعنی شرکت نوپا که محصول یا خدمات جدید ارائه میدهد و با عدمقطعیت هم روبهرو است. این عدمقطعیت در زمینه بازار، مشتری، مدل درآمدی و حتی روش اجرا وجود دارد. اما همین ریسک باعث میشود فضا برای خلاقیت و ایدههای جدید باز شود. از طرف دیگر، اگر چند استارتاپ محلی خوب رشد کنند، انگیزه سرمایهگذارها هم بیشتر میشود تا روی ایدههای دیگر سرمایهگذاری کنند. این چرخه به تکاپوی اکوسیستم کمک میکند.
موسسات آموزشی: تامینکننده نیرو و دانش
دانشگاهها، مدارس کسبوکار و موسسات آموزشی نقشی مهم در شکلگیری نیروهای مستعد دارند. وقتی میبینیم در بعضی مناطق دنیا، اکوسیستم استارتاپی پیشرفت زیادی داشته، یکی از دلایلش وجود دانشگاههای قوی است. این دانشگاهها نهتنها افراد تحصیلکرده را وارد بازار میکنند، بلکه معمولا پروژههای تحقیقاتی انجام میدهند که میتواند پایه ایدههای جدید باشد.
در ضمن، همین دانشگاهها با برگزاری رویدادهای کارآفرینی، دورههای آموزشی و ارتباط نزدیک با شرکتهای استارتاپی، کمک میکنند دانشجوها راحتتر با فضای کاری واقعی آشنا شوند. اگر این رابطه بین دانشگاه و فضای استارتاپی خوب شکل بگیرد، خروجی آن میتواند چند شرکت بزرگ باشد که محصولاتی جهانی عرضه میکنند. برای مثال، همه از نقش دانشگاه استنفورد در راهاندازی استارتاپهای مهمی مثل نتفلیکس یا شرکتهای دیگر خبر دارند.
سازمانهای سرمایهگذاری
سرمایهگذاران در اکوسیستم استارتاپی مانند سوخت برای ماشین عمل میکنند. آنها پول تزریق میکنند و به تیمها امکان میدهند محصولشان را به بازار برسانند. گاهی سرمایهگذاران فرشته هستند و در مراحل خیلی ابتدایی وارد میشوند و زمانی هم ممکن است یک صندوق خطرپذیر ورود کند که سرمایه بالاتری دارد. بعضی اوقات هم دولت بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم کمک مالی ارائه میدهد. نکته مهم این است که نبود پول، یکی از دلایل شکست استارتاپها به شمار میرود. پس اگر یک اکوسیستم بخواهد موفق باشد، باید شرایطی ایجاد کند که دسترسی به سرمایه آسانتر شود.
از طرفی، فقط پول نیست که اهمیت دارد. گاهی شبکه ارتباطی سرمایهگذار هم به کمک استارتاپ میآید. چون این شبکه به استارتاپ اجازه میدهد با مشتریها و همکاران احتمالی ارتباط برقرار کند. سرمایهگذارهای حرفهای همیشه به پروژه اکتفا نمیکنند و ممکن است برای موفقیت تیم هم وقت بگذارند یا مسیرهای بهتری نشان دهند.
شبکههای منتورینگ
منتور کسی است که از تجربه خودش برای کمک به دیگران استفاده میکند. در اکوسیستم استارتاپی، منتورها افرادی هستند که ممکن است خودشان چندین بار شکست خورده باشند یا در چند پروژه موفق بودهاند و حالا میخواهند این تجربه را به افراد تازهکار منتقل کنند. این راهنماییها ممکن است در شکل جلسات خصوصی، گروهی یا حتی آنلاین انجام شود.
داشتن شبکه منتورها یعنی افرادی که واقعا با مشکلات راهاندازی استارتاپ آشنا هستند و میتوانند راهنمایی کنند. بدون این شبکه، بسیاری از افراد باید دوباره آزمون و خطا کنند و هزینههای اضافی پرداخت کنند. اما با وجود منتورها، میتوان از اشتباهات گذشته دیگران درس گرفت و سریعتر رشد کرد. این شبکه یکی از بخشهای مهم اکوسیستم است که از راهنمایی تا ارتباطات مفید را در اختیار کارآفرینان میگذارد.
سازمانهای حمایتی و زیرساختها
در هر اکوسیستمی، یک سری سازمانها هستند که از استارتاپها حمایت میکنند. مراکز رشد، شتابدهندهها و فضاهای کار اشتراکی نمونههایی از این سازمانها هستند. در یک مرکز رشد، معمولا خدمات اولیه مثل اینترنت، فضای اداری و حتی بعضی مشاورههای قانونی یا مالی را به استارتاپهای تازه میدهند. شتابدهندهها هم با برنامههای فشردهتر، تیمها را در زمان مشخصی آماده ورود به بازار میکنند و گاهی بخشی از سهام استارتاپ را در ازای سرمایه اولیه میگیرند.
فضاهای کار اشتراکی هم جایی است که افراد مستقل یا تیمهای کوچک میتوانند در کنار هم کار کنند. این محیط مشترک، تبادل ایدهها و ایجاد ارتباط را راحتتر میکند. نمونه خارجی معروفش وای کامبینیتور است که در کنار سرمایهگذاری، یک فضای آموزشی و جامعهای از کارآفرینان را هم فراهم کرده. چنین الگوهایی به گسترش فرهنگ استارتاپی کمک میکنند.
افراد و نهادهای خصوصی
گاهی بخش خصوصی یا افراد باتجربه با حضور در انجمنها یا برگزاری رویدادهای کارآفرینی به رشد اکوسیستم استارتاپی کمک میکنند. آنها ممکن است در حوزه اینترنت، مخابرات، خدمات شهری یا حتی صنایع مختلف فعال باشند و میتوانند زیرساختها را بهبود بدهند یا راه توسعه را هموار کنند. همکاری بخش خصوصی و دولتی باعث میشود زیرساختهای فنی و قانونی مناسبتری فراهم شود و استارتاپها دغدغه کمتری از بابت مسائل اداری داشته باشند.
چگونه یک اکوسیستم استارتاپی محلی بسازیم؟
حالا شاید سوال شود که چطور همین اجزا را در یک شهر یا یک استان کوچک پیاده کنیم. گام اول همیشه شناخت وضع موجود است. باید ببینیم آیا دانشگاههای قوی در منطقه هست؟ آیا سرمایهگذارهای علاقمند را میتوان پیدا کرد؟ دولت محلی چه مشوقهایی دارد؟ وقتی این موارد را بشناسیم، بهتر میتوانیم برنامهریزی کنیم.
بعد باید شبکهسازی را جدی گرفت. ارتباط با دیگر کارآفرینان، منتورها و حتی مسئولان دولتی میتواند فرصتهای جدیدی ایجاد کند. مثلا یک کارآفرین ممکن است ایده ما را بپسندد و سرمایه بیاورد یا فردی از بخش دولتی بتواند در صدور مجوزها کمک کند. با تشکیل جلسات استارتاپی، رویدادهای هفتگی یا ماهانه و دعوت از همه ذینفعان، میتوانیم آرامآرام جامعهای پویا شکل دهیم.
علاوه بر این، دولت محلی هم نقش مهمی دارد. اگر بعضی مقررات دستوپاگیر حذف شود یا مشوقهایی مثل معافیت مالیاتی و کمکهای مالی در نظر گرفته شود، حرکت استارتاپها سرعت بیشتری میگیرد. دولت میتواند با ایجاد مراکز مشاوره یا اعلام فراخوانهای حمایتی، اکوسیستم را تحریک کند. مهم است که دولت درک کند حمایت از کسبوکارهای نوپا به رشد اقتصادی کلان کمک میکند.
یکی دیگر از گامها، جذب و پرورش استعدادهای محلی است. دانشگاهها میتوانند این بخش را به عهده بگیرند. اگر رشتههای کاربردی و مرتبط تدریس شوند و دانشجویان تشویق به کارآفرینی شوند، ماجرا شکل جدیتری به خود میگیرد. برنامههای کارآموزی و دورههای آموزشی عملی هم افرادی را تربیت میکند که آماده ورود به فضای استارتاپی هستند.
در نهایت، همواره باید یادمان باشد که این کار یک فرایند تدریجی است. خیلیها میخواهند در مدت کوتاهی اکوسیستم را شکوفا کنند، اما این اتفاق در طول زمان و با ساخت رابطه اعتماد بین اتفاق میافتد. آنچه مهم است، تداوم تلاش و همکاری همه بخشها است.
استراتژیهای اصلی برای توسعه اکوسیستم استارتاپی
در کنار تمام موارد بالا، چند نکته را میتوان بهعنوان استراتژی در نظر گرفت. یکی، فرهنگسازی درباره کارآفرینی است. خیلیها در جامعه هنوز با راهاندازی یک استارتاپ و ریسکهای آن آشنا نیستند یا حتی فکر میکنند این مسیر فقط به عده خاصی تعلق دارد. لازم است از طریق رسانهها، رویدادهای عمومی و حتی آموزش در مدارس و دانشگاهها، این ذهنیت تغییر کند.
مورد بعد، توسعه زیرساختها است. اگر اینترنت باکیفیت، دسترسی به منابع علمی و فضای کاری مناسب وجود نداشته باشد، انگیزه افراد برای شروع کار پایین میآید. باید امکانات فنی را هم در شهرهای کوچکتر فراهم کرد تا رشد فقط در پایتختها محدود نشود.
جلب سرمایهگذاران هم یک استراتژی مهم است. باید به آنها نشان داد که سرمایهگذاری در ایدههای نوآورانه میتواند بازده خوبی داشته باشد. نمونههای موفق داخلی و خارجی میتواند سرمایهگذاران جدید را ترغیب کند. ضمن اینکه گاهی دولت با ایجاد صندوقهای ویژه یا ارائه وامهای کمبهره، انگیزه این سرمایهگذاری را بالا میبرد.
در نهایت، شکل دادن جوامع کوچک استارتاپی در کنار همدیگر هم میتواند تاثیر زیادی داشته باشد. وقتی چند شهر با یکدیگر در ارتباط هستند و رویدادهای مشترک برگزار میکنند، تجربه و ارتباطات به شکل گستردهتری به اشتراک گذاشته میشود. این تبادل اطلاعات و منابع باعث شکلگیری یک شبکه قویتر در سطح ملی خواهد شد.
جمعبندی
وقتی از اکوسیستم استارتاپی حرف میزنیم، منظور یک چرخه بههمپیوسته است که از استارتاپها، سرمایهگذارها، سازمانهای حمایتی، دانشگاهها و حتی دولت تشکیل شده. هر کدام باید در جای درست قرار بگیرند و وظیفه خود را انجام دهند تا این چرخه به حرکت در بیاید. اگر در یک منطقه یا شهر خواهان توسعه استارتاپها هستیم، باید روی شناخت نیازهای محلی، شبکهسازی، حمایت دولتی و پرورش استعدادها تمرکز کنیم. همچنین نباید فراموش کرد که منتورها و سازمانهای حمایتی تا چه اندازه میتوانند مسیر یک استارتاپ را کوتاه کنند.
یک اکوسیستم استارتاپی موفق، به مرور روی اقتصاد محلی هم تاثیر میگذارد و فضای رقابت را گرمتر میکند. این رقابت به معنای تلاش برای ارائه ایدههای بهتر و خدمات باکیفیتتر است. در نهایت، اگر ارتباطات قوی باشد و هر بخش وظیفهاش را به خوبی انجام دهد، میشود به آینده این اکوسیستم امیدوار بود. الان ممکن است این سوال پیش بیاید که جزئیات بیشتری از روش اجرای هر کدام از این راهکارها چیست. پاسخ کوتاه این است که بسته به شرایط هر منطقه و منابع در دسترس، برنامهریزی متفاوتی لازم است. اما اصل ماجرا روی همان ایده همکاری و همافزایی بین افراد و سازمانها استوار است.
سوالات متداول
۱.اکوسیستم استارتاپی چیست و چرا اهمیت دارد؟
اکوسیستم استارتاپی یک شبکه هماهنگ از استارتاپها، سرمایهگذاران، دانشگاهها، منتورها و نهادهای حمایتی است که باعث میشود ایدهها آسانتر شکل بگیرند و رشد کنند. این اکوسیستم روی اقتصاد و فضای نوآوری اثر میگذارد و به ایجاد شغل و رونق کسبوکارها کمک میکند.
۲.چه عواملی در موفقیت یک اکوسیستم استارتاپی نقش دارند؟
عواملی مثل حمایت مالی، حضور افراد باتجربه، شبکههای منتورینگ، زیرساخت مناسب، قوانین حمایتی و فضای باز برای تبادل دانش در موفقیت یک اکوسیستم نقش دارند. هر یک از این عوامل مکمل دیگری است و نبود هر کدام میتواند مشکلاتی ایجاد کند.
۳.چگونه میتوان با دولت محلی برای ایجاد اکوسیستم استارتاپی همکاری کرد؟
میتوان از دولت محلی درخواست کرد که مقررات سخت را کاهش دهد، مشوقهای مالی مثل معافیت از بعضی مالیاتها را ارائه دهد یا در ایجاد مراکز رشد و شتابدهندهها مشارکت داشته باشد. همچنین رویدادهای مشترک میان دولت، سرمایهگذارها و دانشگاهها برگزار شود تا همه طرفها با هم گفتگو کنند.
۴. تفاوت شتابدهندهها و مراکز رشد در اکوسیستم استارتاپی چیست؟
مراکز رشد معمولا به استارتاپهای خیلی ابتدایی کمک میکنند تا فضای کاری، اینترنت و خدمات مشاورهای دریافت کنند. شتابدهندهها اما یک برنامه فشرده چندماهه ارائه میدهند که شامل آموزش، منتورینگ و گاه سرمایه اولیه است. تمرکز شتابدهنده بیشتر روی آماده کردن استارتاپ برای ورود به بازار یا جذب سرمایه جدید است.
۵. چه منابعی برای پرورش استعدادهای محلی در اکوسیستم استارتاپی وجود دارد؟
دانشگاهها، مؤسسات آموزشی و رویدادهای کارآفرینی از جمله منابع مهم برای توسعه استعدادهای محلی هستند. برگزاری دورههای آموزشی، کارآموزی در استارتاپهای محلی و ایجاد ارتباط میان دانشجویان و صنعت میتواند باعث شود این استعدادها در منطقه باقی بمانند.
۶. چگونه میتوان شبکههای منتورینگ موثر ایجاد کرد؟
برای ایجاد چنین شبکههایی، باید افرادی که تجربه کارآفرینی دارند یا در استارتاپهای موفق حضور داشتهاند، شناسایی شوند و با کسانی که ایده یا کسبوکار نوپا دارند، در ارتباط قرار بگیرند. برگزاری رویدادها، نشستهای غیررسمی و گروههای آنلاین میتواند زمینه را برای این ارتباطها فراهم کند.
۷.نقش سرمایهگذاران در اکوسیستم استارتاپی چیست؟
سرمایهگذاران با تامین مالی استارتاپها، ریسک ابتدای راه را کم میکنند و امکان رشد ایده را فراهم میسازند. بعضی از آنها علاوه بر پول، تجربه و ارتباطات ارزشمندشان را هم در اختیار تیمها میگذارند. وجود سرمایهگذارهای فعال باعث میشود اکوسیستم پویاتر شود و استارتاپها بتوانند ایدههایشان را بهتر توسعه دهند.