معرفی دن وستگارت (Dan Westgarth)
دن وستگارت یک مدیر برجسته در صنعت فینتک است که به خاطر رهبری مؤثرش در گسترش و مقیاسدهی شرکتهای نوآورانه شناخته میشود. او از آوریل ۲۰۱۹ به عنوان مدیر عملیات ارشد (COO) در شرکت Deel فعالیت میکند و در این نقش نقش کلیدی در توسعه ساختار عملیاتی و گسترش دامنه جهانی شرکت ایفا کرده است.
قبل از پیوستن به Deel، وستگارت به عنوان مدیر کل شمال آمریکا در شرکت Revolut خدمت کرد و در آنجا رهبری گسترش این شرکت به بازارهای جدید را بر عهده داشت. او در Revolut در زمینههای مختلفی از جمله گسترش بینالمللی و مدیریت محصولات مالی فعالیت کرده و تجربههای قابل توجهی در مواجهه با چالشهای نظارتی پیچیده و راهاندازی محصولات جدید به دست آورده است.
دن وستگارد دارای مدرک لیسانس علوم در رشته بررسی ساختمان از دانشگاه نورثامبریا است و پیش از آن در کالج کین الیزابت به تحصیل در رشتههای ریاضیات، فیزیک، شیمی و علوم کامپیوتر پرداخته است. این زمینه تحصیلی به او کمک کرده است تا در دنیای پیچیده فینتک و عملیات جهانی موفق باشد.
با روحیه کارآفرینی و تخصص در عملیات بینالمللی، دن وستگارت به یکی از چهرههای کلیدی در صنعت فینتک تبدیل شده است و به شرکتها در استخدام و مدیریت استعدادها از سراسر جهان کمک میکند.
معرفی Deel
Deel یک پلتفرم جامع منابع انسانی است که به شرکتها کمک میکند تا هر جنبهای از مدیریت نیروی کار بینالمللی را ساده کنند. این شرکت در سال ۲۰۱۹ توسط الکس بوعزیز و شو وانگ تأسیس شد و به سرعت رشد کرده است. با رشد به بیش از ۴۰۰۰ عضو تیم در بیش از ۱۰۰ کشور و جذب بیش از ۶۰۰ میلیون دلار تأمین مالی، Deel به یکی از پیشروان در حوزه مدیریت تیمهای جهانی تبدیل شده است.
تکنولوژی Deel به شرکتها این امکان را میدهد که مرزهای استخدام را از بین ببرند و به کارکنان در هر نقطهای از جهان فرصتهای جدیدی ارائه دهند. از فرهنگ و استخدام گرفته تا حقوق و انطباق، Deel به سادگی هر یک از این جنبهها را مدیریت میکند. این شرکت بیش از ۳۵۰۰۰ مشتری دارد که از جمله آنها میتوان به برندهای معتبر مانند Shopify، Nike و Lego اشاره کرد.
الکس بوعزیز، مدیر عامل، و شو وانگ، مدیر ارشد درآمد، با تجربههای قابل توجه خود در حوزههای مختلف، به ویژه در فناوری و سرمایهگذاری، به رشد و توسعه Deel کمک کردهاند. شو وانگ همچنین به الهامبخشی زنان برای ورود به حوزههای فناوری و مدیریت محصول علاقهمند است. با هدف تسهیل همکاریهای بینالمللی و ایجاد فرصتهای برابر برای همه، Deel به عنوان یک پیشگام در صنعت منابع انسانی جهانی شناخته میشود.
برای گسترش بینالمللی کسبوکار در جهان ابتدا باید چه کرد؟
وستگارت صحبت خود را درباره چگونگی گسترش کسبوکارها به کشورهای دیگر آغاز میکند. در ابتدا، او به این نکته اشاره میکند که معمولاً وقتی بنیانگذاران به فکر گسترش میافتند، در بازار خودشان موفق هستند، اما ورود به بازارهای جدید میتواند چالشبرانگیز باشد.
بنابراین وستگارت دو استراتژی برای گسترش را معرفی میکند:
- عملکرد محلی و سپس جهانی: یعنی ابتدا در یک بازار محلی فعالیت کنید و بعد به کشورهای دیگر بروید.
- عملکرد جهانی از ابتدا: یعنی از همان ابتدا زیرساختها و فرآیندها را بهگونهای طراحی کنید که بتوانید به راحتی به کشورهای دیگر گسترش پیدا کنید.
او تأکید میکند که اگر به عنوان یک استارتاپ میتوانید از ابتدا جهانی عمل کنید، بسیار مهم است. او مثال میزند که اگر زیرساختهای شما بهگونهای طراحی شده باشد که با بازارهای بینالمللی سازگار باشد، کار شما در گسترش بسیار آسانتر خواهد بود.
او همچنین بر این نکته تاکید میکند که این موضوع فقط به فناوری محدود نمیشود و شامل حسابداری، مالی، عملیات و مالیات نیز میشود. اگر از ابتدا به فکر ایجاد زیرساختهای چندکشوری باشید، میتوانید به راحتی گسترش پیدا کنید.
در روند گسترش بینالمللی کسبوکار ، کدام کشور را انتخاب کنیم؟
در پاسخ به این سوال، وستگارت نکاتی را بیان میکند:
- انتخاب بازار مناسب: وقتی به فکر گسترش به کشورهای دیگر هستید، باید در نظر داشته باشید که کدام کشورها برای محصول شما مناسبتر هستند و چگونه میتوانید نیازهای مشتریان را در آن کشورها درک کنید.
- خطر تحمیل محصول: بسیاری از شرکتهای فناوری که در بازار خود موفق هستند، وقتی به کشور دیگری میروند، سعی میکنند محصول خود را به مشتریان آن کشور تحمیل کنند. این کار میتواند خطرناک باشد و ممکن است موفقیتآمیز نباشد. وستگارت مثالهایی از نئوبانکهای اروپایی میآورد که به ایالات متحده رفتند و ناکام ماندند.
- درک مشتری: برای موفقیت در یک کشور جدید، باید مشتریان را به خوبی درک کنید و محصولی بسازید که واقعاً به آنها نیاز دارند.
- چالشهای فنی و سیاسی: گسترش به کشورهای دیگر ممکن است با چالشهایی از نظر فنی و سیاسی همراه باشد. کشورهایی وجود دارند که از نظر فنی ورود به آنها آسانتر است، در حالی که برخی دیگر از نظر سیاسی دشوارتر هستند. به عنوان مثال، ورود به اتحادیه اروپا از نظر سیاسی آسانتر است.
- استراتژی جهانی از ابتدا: وستگارت تأکید میکند که اگر از ابتدا زیرساختهای خود را به گونهای طراحی کنید که برای بازارهای بینالمللی مناسب باشد، کار گسترش بسیار آسانتر خواهد بود.
او به تجربه Deel اشاره میکند که از ابتدا جهانی عمل کرده و به راحتی توانسته به بازارهای مختلف وارد شود. به طور کلی، وستگارت، بر اهمیت درک عمیق مشتریان، انتخاب بازار مناسب و طراحی زیرساختها برای گسترش بینالمللی تأکید دارد.
گسترش بینالمللی کسبوکار و چگونگی استخدام
در این باره، وستگارت توضیح میدهد که در حال حاضر، کار از راه دور در حال کاهش نیست و در واقع، شرکتها در حال افزایش استخدام از مناطق مختلف، به ویژه از آسیا و اقیانوسیه (APAC) و آمریکای لاتین هستند.
همچنین مناطق خاصی مانند آرژانتین و سائوپائولو به دلیل موقعیت جغرافیایی و وجود چندین منطقه زمانی بزرگ، فرصتهای خوبی برای شرکتهای اروپایی و آمریکایی ایجاد میکنند. این شرکتها میتوانند از این مزیت برای استخدام و همکاری بهرهبرداری کنند.
علاوه بر آن در آمریکای لاتین، شاهد افزایش قابل توجهی در حقوق هستیم که نشاندهنده رقابت برای جذب استعدادها است. اما برای آنکه بتوانید به خوبی افراد را استخدام کنید، باید دو نکته را در نظر داشته باشید:
- ایجاد زیرساخت: برای فراهم کردن امکان جذب افراد از مناطق مختلف جهان نیاز به زیرساخت مناسب دارید.
- توجه به مهارتها: برای موفقیت در گسترش، شرکتها باید بیشتر بر روی مهارتهای افراد تمرکز کنند تا فقط بر روی موقعیت جغرافیایی. با این کار، میتوانند استعدادهای موجود در سرتاسر جهان را شناسایی و استخدام کنند.
برای روشنتر شدن موضوع، وستگارت deel را به عنوان یک مثال برای مخاطبان بازگو میکند که از ابتدا در سانفرانسیسکو شروع کرده و اکنون در بیش از ۱۰۰ کشور فعالیت میکند. این نشاندهنده این است که استعدادهای خوب میتوانند در مکانهای غیرمنتظرهای مانند برزیل وجود داشته باشند و این کشور به عنوان یک بازار عالی برای استخدام استعدادهای فنی شناخته میشود.
گسترش بینالمللی کسبوکار و چالشهای مدیریتی
در ادامه سخنانش، وستگارت درباره چالشهای مدیریت تیمها در کشورهای مختلف و نحوه گسترش کسبوکار در بازارهای بینالمللی صحبت میکند. در این راستا، او راهکارهایی برای غلبه بر این چالشها ارائه میکند:
1. مدیریت تیمهای محلی: وستگارت به اهمیت اعتماد به تیمهای محلی در کشورهای جدید اشاره میکند. او توضیح میدهد که برای مدیریت عملیات در هر کشور، یک تیم محلی شامل افراد متخصص مانند CFO، رهبران عملیات، منابع انسانی و مشاوران حقوقی تشکیل میدهند. این تیمها خودمختار هستند و نیازی به تایید از دفتر مرکزی ندارند، بنابراین میتوانند سریعتر و مؤثرتر عمل کنند.
2. تمرکززدایی: این کار به تیمهای محلی اجازه میدهد که از تخصص و آگاهی خود درباره بازار محلی بهرهبرداری کنند و کارها را به سرعت انجام دهند.
3. احترام به فرهنگهای مختلف: احترام به فرهنگهای مختلف در مدیریت بینفرهنگی از موضوعات مهم است. این موضوع معمولاً به راحتی از طرف شما قابل مدیریت است، اما ممکن است همیشه از دو طرف اتفاق نیفتد. او به ویژه به چالشهایی که زنان و اقلیتها ممکن است با آن مواجه شوند، اشاره میکند.
4. آموزش فرهنگی: وستگارت به معرفی نمونهای از جلسات عمومی شرکت میپردازد که در آن مسائل فرهنگی و موضوعات مهم تجاری مورد بحث قرار میگیرد. این کار به کارکنان کمک میکند تا فرهنگهای مختلف را بهتر درک کنند و این دانش به محصولات و خدمات شرکت منتقل میشود.
5. چند فرهنگی بودن: وستگارت تاکید میکند که در Deel، فرهنگ چندگانهای وجود دارد و این موضوع به گسترش و موفقیت در بازارهای بینالمللی کمک میکند.
آموزش، یکی از راههای موثر برای غلبه بر این مشکل است. با اطمینان حاصل کردن از اینکه افراد در فرهنگهای مختلف چگونه کار میکنند و سپس مدیریت آن میتوانید به این هدف برسید.
مثالی در مورد گسترش بینالمللی کسبوکار
وستگارت درباره چالشهایی که شرکت Revolut در حین گسترش بینالمللی با آن مواجه شد و چگونگی انتقال این تجربیات به Deel صحبت میکند. او توضیح میدهد که تمرکززدایی در تصمیمگیریها میتواند خطرناک باشد و ممکن است باعث کندی پیشرفت شود. به همین دلیل، آنها یک راهنمای گسترش منعطف ایجاد کردند که اصول کلی را مشخص میکند اما به تیمهای محلی اجازه میدهد تا به سرعت عمل کنند و تصمیمات خود را اتخاذ کنند.
وستگارت همچنین به تلاشهای خود برای تسریع در راهاندازی نهادها و دریافت مجوزهای کسبوکار اشاره میکند. آنها سعی کردند این فرآیندها را که معمولاً یک سال طول میکشد، به یک ماه یا حتی یک هفته کاهش دهند. برای این منظور، تیم رهبری با یک پرینتر فیزیکی در چمدان خود سفر میکردند تا اسناد لازم را چاپ کنند و با مقامات محلی ملاقات کنند.
او همچنین به هزینههای بالای گسترش بینالمللی اشاره میکند، که میتواند به سرعت به میلیونها دلار برسد. اما Deel این کار را با بودجه کمتری انجام داد و به مشاوران خارجی وابسته نبود. این رویکرد به آنها کمک کرد که دانش بازار محلی را به دست آورند و از آن به نفع خود استفاده کنند.
گسترش بینالمللی کسبوکار و لزوم رعایت اعتدال
در ادامه، وستگارت توضیح میدهد که چگونه میتوان بین نیازهای مشخص و انعطافپذیری در مدیریت تیمهای محلی تعادل برقرار کرد. او دو رویکرد مختلف برای برگزاری یک کنفرانس فناوری را توضیح میدهد:
1. رویکرد دقیق: در این روش، مشخصات بسیار دقیقی برای برگزاری کنفرانس نوشته میشود، مانند اینکه صندلیها باید چه رنگی باشند و ارتفاع سقف چقدر باشد. در این حالت، افراد موظفاند که دقیقاً طبق این مشخصات عمل کنند.
2. رویکرد منعطف: در این رویکرد، به تیم گفته میشود که یک کنفرانس فناوری برگزار کنند و تعداد شرکتکنندگان و مکان را مشخص میکنند، اما جزئیات دقیق را تعیین نمیکنند. در این صورت، افراد باهوش و خلاق میتوانند تصمیمات بهتری بگیرند و در نهایت نتیجه بهتری حاصل میشود.
با دادن آزادی به تیمها و اجازه دادن به آنها برای نشان دادن خلاقیت و نبوغ خود، میتوان به نتایج بهتری دست یافت. در نهایت، وستگارت بر اهمیت ایجاد تعادل بین نیازهای مشخص و انعطافپذیری در مدیریت تأکید دارد.
رویکردهای کلی برای گسترش بینالمللی کسبوکار
وستگارت میگوید که برای این کار دو رویکرد مختلف را وجود دارد:
گسترش سریع و پرهزینه: در این روش، شرکت میتواند بدون نگرانی درباره هزینهها به سرعت به بازارهای جدید وارد شود.
گسترش تدریجی و با احتیاط: در این رویکرد، شرکتها میتوانند قدمهای کوچک و تدریجی بردارند. این کار به آنها این امکان را میدهد که با هزینههای کمتری آزمایش کنند و نتایج را بررسی کنند.
او به این نکته اشاره میکند که اگر زیرساختها و محصولات به گونهای طراحی شده باشند که در کشورهای مختلف کار کنند، آزمایش و گسترش به بازارهای جدید آسانتر خواهد بود. به عنوان مثال، اگر یک کسبوکار در فنلاند خوب طراحی شده باشد، میتواند به راحتی به مشتریان در کشورهای نزدیک مانند سوئد یا کشورهای دیگر مانند اسپانیا یا پرتغال وارد شود.
تاکید وستگارت بر این است که شروع گسترش با قدمهای کوچک و نگه داشتن کارها درونسازمانی میتواند یک راه مؤثر برای ورود به بازارهای بینالمللی باشد.
نکات پایانی در رابطه با گسترش بینالمللی کسبوکار
در پایان، برای گسترش بینالمللی کسبوکار، وستگارت دو نکته را بیان میکند:
- قدمهای کوچک: شروع با قدمهای کوچک و تدریجی در گسترش به کشورهای جدید میتواند به نظر غیرممکن بیاید، اما اگر این کار به مراحل کوچک تقسیم شود، در نهایت به موفقیت دست پیدا میکنید. در این راستا، اصولی مانند “سرعت Deel” وجود دارد که به انجام سریع کارها اشاره دارد. نویسنده تشویق میکند که کارها را به تعویق نیندازید و به سرعت انجام دهید.
- اجتناب از فرضیات: هرگز نباید فرض کنید که کشورهای مختلف مشابه هستند. حتی اگر دو کشور زبان یا ارز یکسانی داشته باشند، ممکن است فرهنگها، قوانین و شیوههای کاری آنها کاملاً متفاوت باشد. او تأکید میکند که هر کشور ویژگیها و نیازهای خاص خود را دارد و به همین دلیل باید به دقت بررسی شوند.
منابع استفاده شده در نوشتار این محتوا
www.clay.com
www.deel.com
www.youtube.com