این روزها به لطف فروشگاههای اینترنتی فرایند خرید و فروش، هم برای خریدار و هم برای فروشنده، بهینهتر شده است. شاید در کمتر از یک دهه پیش برای خرید یک گوشی موبایل باید به پاساژی معروف مثل علاءالدین مراجعه میکردیم، ساعتها وقت میگذاشتیم، ضمن اینکه قیمتها چندان شفاف نبود و از امکانات و قابلیتهای انواع متعدد این تلفنها اطلاعات زیادی به دست نمیآوردیم؛ در همان روزها بود که دیجیکالا با شعار «مقایسه، انتخاب و ارسال رایگان» وارد میدان شد و تجربهای جدید را برای خریداران و فروشندگان رقم زد، تجربهای که امکان مقایسه، بررسی دقیق و خرید آسان را برای مشتریان فراهم میکرد.
یک مثال دیگر، تاکسیهای اینترنتی هستند. تا همین چند سال اخیر در صف انتظار آژانسها بودیم، ممکن بود سر وقت به مقصدمان نرسیم، هزینههای آن بیشتر بود و از سوی دیگر برای خود رانندگان نیز محدودیتهایی وجود داشت، مثلا وقتشان دست خودشان نبود، عموما بعد از رساندن مسافر، خالی بر میگشتند و ... . با ظهور تاکسیهای اینترنتی مانند اسنپ و تپسی، تحول عظیمی در فضای کارآفرینی رقم خورد و رویکرد جدیدی در کارآفرینی شکل گرفت، رویکردی که در آن کارآفرینی از دل یک ایده نوآورانه و کاربردی که نیاز جامعه را به درستی تشخیص داده بود، پا به عرصه گذاشت.
بیایید ببینیم چه اتفاقی افتاد؟ فناوری جدیدی به نام اینترنت آمده بود که میشد خیلی راحت از کنار آن گذشت یا اینکه در جهت رفع نیازهای انسان از آن استفاده کرد. مثالهایی مانند دیجیکالا و اسنپ نمونههای عینی هستند که نوآوری را در خدمت نیازهای انسان قرار داده و شرایط زندگی را برای افراد جامعه آسانتر کردهاند.
باید بپذیریم که نسل جدیدی از شرکتها در صنایع مختلف با تکیه بر فناوری نوین شکل گرفتهاند و نسل جدیدی از شرکتهایی که جهان را تغییر خواهند داد نیز در حال شکلگیری هستند و به نظر میرسد جای بیشتری برای چنین شرکتهایی وجود داشته باشد.
به بیان ساده کارآفرینی به این معناست که شما مسیری را در زندگی خود انتخاب کنید و مسئولیت انجام کارهای مربوط به آن را بر عهده بگیرید. شاید سادهترین مثال کارآفرینی این باشد که شما شرکت خودتان را تأسیس کنید؛ اما نکته مهم این است که شما میتوانید در عین حال که در یک شرکت کار میکنید نیز ذهنیت کارآفرینی داشته باشید. در دنیای امروز داشتن مهارتهای کارآفرینی اهمیت زیادی دارد، به عبارت بهتر، بسیار مهم است که از عهده کارهای خود برآییم، درک کنیم که چه مشکلاتی برای حل کردن مهمتر هستند، توانایی یافتن راهحلهای خلاقانه و ابتکاری را برای مشکلات داشته باشیم و بتوانیم ارزشآفرینی کنیم.
در واقع ما با ایجاد این دوره آموزشی این هدف را دنبال میکنیم:
یک سری از مجموعه مهارتهای مفید، اعم از ابزارهای کارآفرینی و تفکر کارآفرینی را در اختیار علاقمندان قرار دهیم.
یکی از برداشتهای اشتباهی که از مفهوم نوآوری میشود این است که این اصطلاح را در ردیف ایدهپردازی قرار میدهند؛ این در حالی است که نوآوری تنها ایدهپردازی نیست؛ بلکه به معنای خلق و ایجاد ایدههای جدید و مفیدی است که منجر به یک روش، محصول یا خدمات میشوند. در واقع برای معنا بخشیدن به مفهون نوآوری، تنها ایجاد یک چیز جدید کافی نیست. در حالی که خلاقیت را میتوان ایجاد یک چیز جدید و مفید دانست، نوآوری به معنای ارائه یک راهحل مشخص و ناشی از خلاقیت است که اغلب برای حل یک مشکل موجود تعریف میشود.
نوآوری زاده فرهنگی است که در آن نسبت به تقویت تخیل و ابراز وجود همه افراد تلاش میشود تا بتوانند در این فرایند سهیم باشند. از سوی دیگر برای ایجاد رشد اقتصادی پایدار در سطح ملی به نوآوری نیاز است، برای این کار نیز تنها تقویت آنچه در حال حاضر وجود دارد، کافی نیست؛ چراکه راهحلها و روشهای جدید به طور مداوم در بازار جهانی در حال توسعه هستند.
در این میان برای دستیبابی به ایدههای نوآورانه و راهحلهایی که منجر به حل یک مشکل شوند، چه باید کرد؟
کارآفرینی همان چیزی است که در این مرحله کارآمد خواهد بود؛ در واقع کارآفرینی زمینه پرورش نوآوری را فراهم میکند. ماهیت کارآفرینی به معنای متکی بودن به خود و آغاز کردن کارها از خود، راهی جدید را برای انجام فعالیتهای خلاقانه ایجاد میکند که شاید چنین روندی در شرکتهای بزرگتر مشهود نباشد. بر این اساس میتوان گفت کارآفرینان افرادی هستند که روزی خودشان به ستارگان بزرگ دنیای کسبوکار تبدیل خواهند شد.
کارآفرینی این امکان را برای هر کسی فراهم میکند تا به شکلگیری آینده کمک کند، هم برای خود او به عنوان فردی از جامعه و هم برای کل افراد جامعه. به طور کلی افرادی که درگیر کارآفرینی میشوند، تمام سختیها و چالشهای آن را میپذیرند و هر یک برای ورود به این دنیا دلایل خاص خود را دارند؛ برای اینکه دلیل ورود به فضای کارآفرینی را متوجه شویم، این سؤال را از 17 کارآفرین اروپای شمالی که در مراحل اولیه کار خود بودند، پرسیدیم و این 6 پاسخ معروف را دریافت کردیم:
مشکلی را دیدم و میخواستم آن را حل کنم
میخواستم خودم کاری انجام دهم
میخواستم جهان را تغییر دهم (حتی قبل از اینکه ایدهای داشته باشم)
یک مدل نوآوری تجاری یا خدماتی در ذهنم داشتم
میخواستم از محدودیتهای کارمندی فرار کنم
یک نوآوری فنی در ذهنم داشتم
نکته جالبی که در پاسخ این افراد کارآفرین وجود دارد این است که هیچ یک از آنها رسیدن به پول و کسب درآمد را به عنوان دلیل انتخاب مسیر کارآفرینی ذکر نکردهاند و این امر نشان میدهد که کارآفرینی حاصل تفکر دغدغهمندی است که به دنبال حل کردن مشکلات واقعی مردم و انجام دادن کاری است که برای همه افراد جامعه مفید باشد و در عین حال به خود فرد کارآفرین نیز سود برساند.
ما معتقدیم که اساسا کارآفرینی درباره حل مشکلات است. اکثر تیمهای کارآفرین و پیشرو در حال حل مشکلی هستند که یا شخصا با آن روبهرو شدهاند یا نزدیکان آنها با آن مشکل مواجه شدهاند. افراد مختلف مشکلات مختلف را حل میکنند و درست به همین دلیل است که ما به گروه متنوعی از افراد کارآفرین در سراسر جهان نیاز داریم تا بتوانیم مشکلات بیشتری را پیدا کرده و حل کنیم.